چاپ کردن این صفحه

رییس طایفه اسد در جنگ فجار دوم

(0 رای‌ها)

وجود اشارت هایی کوتاه در تاریخ از زندگی خدیجه سلام الله علیها پیش از ازدواج پیغمبر صلی الله علیه و آله و مشاهده نام خدیجه و پدر او و عموزاده وی در مصادر دست اول در رابطه با پاره ای از حوادث. و گزارشی درباره خویلد بن اسد بن عبد العزّی پدر خدیجه و او از تیره ای معروف و از محترمان قریش و خویلد در دوره جاهلیت مهتر طائفه خود و رئیس طائفه اسد در جنگ فجار دوم.

چنانکه می دانیم فاطمه سلام الله علیها دختر محمد صلی الله علیه و آله رسول خدا، پیغمبر اسلام و نادر او خدیجه دختر خویلد است. از زندگانی خدیجه بیش از آنکه به ازدواج پیغمبر صلی الله علیه و آله در آید، جز اشارت هایی کوتاه در دست نداریم. در مصادر دست اول گاه به گاه نم او و پدر و عموزاده ی او به مناسبت ارتباط آنان با پاره ای حادثه ها دیده می شود. خویلد بن اسد بن عبدالعزی بن قصی بن کلای، از تیره ای معروف و ازمحترمان قریش است. خویلد در دوره ی جاهلیت مهتر طایفه ی خود بود. در جنگ فِجار دوم(1) ، در روزی که به نام شَمطَه معروف است، و در آن روز قریش آماده جنگ با کنانه شد، ریاست طائفه اسد را داشت.(2)

ممانعت وی از انتقال حجر الاسود به یمن (نزاع پدر خدیجه با تبع و تحلیل ها)

پدرش خویلد کسی است که با تبع آخر (حاکم یمن) آنگاه که می خواست حجر الاسود را به یمن ببرد، به پیکار برخاست. و به سبب شیفتگی به آیین و عبادت دینی، از نیرومندی و بسیاری سپاه تبع نهراسید. و پسر عم خدیجه نیز «ورقه بن نوفل» است که به بررسی کتب نصاری و یهود اشتغال داشت و آنچه از آنها نیکو می دید به کار می گرفت. و این نه بدان جهت بود که وی با یهود و نصاری معاشرت داشت، یا مکه قرارگاه آن دو ملت بود، بلکه بدان سبب بود که او بت پرستی و صنم دوستی را به باد تمسخر می گرفت و جویای آیینی آرام بخش بود.

تاریخ نگاران و نویسندگان زندگی رسول چنین می گویند که: در آن روزگار که پیغمبر، نخستین آثار پیامبری را در غار حرا به چشم می دید، و نغمه ی وحی را می شنید، بیمزده از دیدنی های خویش، به خانه می آمد و دیده و شنیده های خود را، به همسر فداکار و راستینش باز می گفت و ورقه، وی را به آینده ای شکوهمند، که تاریخ بشر را دگرگون خواهد کرد، مژده می داد و از صدمه و ستم هایی که از مردم به وی خواهد رسید سخن می گفت.

سهیلی می نویسد: خویلد بن اسد همان است که با «تبّع آخر» از شاهان یمن، آن هنگام که قصد داشت حجر الاسود را با خود به یمن ببرد، در گیر شد و او را از ین کار برحذر داشت؛ و سرانجام تبع، در اثر رعبی که در عالم رؤیا بر او عارض شد،ا ز این کار منصرف گردید.(3)

--------------------------------------------------------------

1- - 14 - این جنگ را آن روز فجار گویند که در ماه های حرام رخ داده و گفته اند از آن جهت بدین نام خوانده شد که بعض محرمات را در آن جنگ حلال شمردند. (سیره ابن هشام، ج1، ص 201؛ مجمع الامثال میدانی، فصل ایام العرب).

2- - ابن اثیر، ج1، ص 593.انساب الاشراف بلاذری، ص 102، چاپ دارالمعارف.

3- - روض الانف، ج2، ص 239.

خواندن 4591 دفعه