مراسم و خطبه ی ازدواج خدیجه سلام الله علیها

(0 رای‌ها)

پانزده روز یا دو ماه پس از سفر تجارتی حضرت محمد صلی الله علیه و آله به شام، مراسم و مجلس عقد ازدواج حضرت محمد صلی الله علیه و آله در خانه ی خدیجه سلام الله علیها برقرار شد. در این مجلس عموهای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، چند تن از بستگان خدیجه سلام الله علیها از جلمه پسر عمویش ورقه بن نوفل و عده ای از بزرگان قریش مکه حضور داشتند.(1)

محدث خبیر محمد بن یعقوب کلینی (وفات یافته سال 328 یا 329 ه.ق) در کتاب فروع کافی از امام صادق علیه السلام چنین نقل می کند:

هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله اراده‌ی ازدواج با خدیجه سلام الله علیها نمود، ابوطالب عموی پیامبر صلی الله علیه و آله با افراد خاندان خود همراه چند تن از قریش بر «ورقه بن نوفل» (پسر) عموی خدیجه سلام الله علیها وارد شدند.

آنگاه حضرت ابوطالب، خطبه ی عقد را چنین خواند:

«الحمد لرب هذا البیت الذی جعلنا من زرع ابراهیم، و ذریه اسماعیل، وانزلنا حرما آمنا، و جعلنا الحکام علی الناس، و بارک لنا فی بلدنا الذی نحن فیه، ثم ان ابن احی هذا ممن لا یوزن برجل من قریش الا رجع به، و لا یقاس به رجل الا عظم عنه، و لا عدل له فی الخلق، و ان کان مقلا فی المال فان المال رقد جائر، و ظل زائل، و له فی خدیجه رغبه، و لها فیه رغبه، و قد جئناک لنخطبها الیک برضاها و امرها، و المهر علی فی مالی الذی سالتموه عاجله و اجله، و له و رب هذا البیت حظ عظیم و دین شائع و رأی کامل؛(2)

حمد و سپاس خداوند این خانه ی کعبه را سزاست که ما را از نسل ابراهیم علیه السلام و نژاد اسماعیل علیه السلام قرارداد. ما را در حرم امن فرود آورد. و ما را حاکمان بر مردم نمود. و برکاتش را در این شهری که هستیم. بر ما ارزانی فرمود.

این محمد صلی الله علیه و آله برادرزاده ی من است. که اگر مقامش با هر فردی از قریش سنجیده شود از او برتر آید، و با هر کدام از آنها مقایسه شود، از او بالاتر و فزونتر باشد، شخصی که در میان انسانها نظیر ندارد، گرچه او از نظر مالی تهی دست است، ولی مال و ثروت، عطای الهی است که به قدر نیاز به افراد داده می شود. و آن همچون هیئت عبور و سایه ی گذرا و عاریتی است. او مشتاق ازدواج با خدیجه سلام الله علیها است. و خدیجه سلام الله علیها نیز به این ازدواج علاقمند است. اینک نزد تو ]ورقه بن نوفل[ آمده ایم تا با رضایت و امر خدیجه سلام الله علیها او را از شما خواستگاری کنیم. و مهریه ی او بر عهده ی من است هرچه خواستید از نقد و نسیه می پردازیم. سوگند به پروردگار این کعبه، محمد صلی الله علیه و آله دارای بهره ای بزرگ و دینی مشهور و اندیشه ای کامل است.»

سپس ابوطالب سکوت نمود، آنگاه ورقه بن نوفل سخن گفت ولی در سخن گفتن، لکنت زبان پیدا کرد، و از ادامه ی سخن درمانده شد، با اینکه یکی از کشیشان مسیح بود.

در این هنگام خدیجه سلام الله علیها به زبان آمد و خطاب به (پسر عمویش) ورقه گفت:

«ای عمو! اگرجه تو در مجلس و حضور مردم از من مقدمتر هستی، ولی از جان من مقدمتر نیستی، ای محمد!(3)

من خود را به عقد ازدواج تو در آوردم، و مهریه ی آن را خودم بر عهده گرفتم، به عمویت (ابوطالب) دستور ده تا شتری قربانی کند، و جشن عروسی را برقرار سازد، و تو هم صاحب اختیار همسر خود هستی.»

در این هنگام ابوطالب به حاضران گفت: «گواهی دهید که خدیجه سلام الله علیها ازدواج با محمد صلی الله علیه و آله را پذیرفت و مهریه آن را بر عهده ی خود گرفت.»

یکی از حاضران که از قریش بود گفت: «عجبا! تاکنون ندیده بودیم که زنی مهریه ازدواجش را بر عهده ی خود گیرد.»

ابوطالب نسبت به سخن او به شدت خشمگین شد و در حال خشم برخاست، هیبت و شکوه او مجلس را قبضه کرد، آنگاه گفت: «آری اگر مردان همانند برادرزاده ام محمد صلی الله علیه و آله باشند، او را با گرانترین بها و سنگین ترین مهریه بربایند، ولی اگر امثال شما باشند، با شما جز به مهریه ی سنگین ازدواج نخواهند کرد.»

آنگاه ابوطالب شتری قربانی کرد، ولیمه عروسی را برقرار نمود، حضرت محمد صلی الله علیه و آله بر همسرش خدیجه سلام الله علیها وارد شد.

در این هنگام عبدالله بن غنم یکی از قریشیان اشعار زیر را خواند:

هنیئا مریئا یا خدیجه قد جرتلک الطیر فی ما کان منک باسعد

تزوجته خیر البریه کلهاو من ذا الذی فی الناس مثل محمد

وبشر به البران عیسی بن مریمو موسی بن عمران فیا قرب موعد

اقرت به الکتاب قدما بانهرسول من البطحاء هاد و مهتد

یعنی: ای خدیجه! گوارا و مبارک باد تو را که پرنده ی همای بختت به سوی کوی سعادت و خوشبختی به پرواز در آمد.

چرا که با برترین همه ی انسانها ازدواج نمودی، چه کسی در میان مردم همچون محمد صلی الله علیه و آله دارای مقامات عالی است؟

دو راستگو و نیکوکار یعنی حضرت عیسی علیه السلام و حضرت موسی علیه السلام به ظهور او مژده داده اند، و زمان ظهور چقدر نزدیک شده است.

از روزگاران پیش، نویسندگان اقرار کرده اند که در سرزمین بطحاء، پیغمبری راهنما و هدایت شده طلوع خواهد کرد.»(4)

طبق بعضی از روایات، ورقه بن نوفل نیز خطبه ای خواند و به وکالت از خدیجه سلام الله علیها عقد ازدواج را قبول کرد، و بزرگان قریش را به گواهی گرفت، سپس خدیجه سلام الله علیها به کنیزان فرمود جشن عروسی را برپا نمودند، و ابوطالب شتری قربانی کرد، و به مردم اطعام نمود، و مردم می آمدند و از غذا می خوردند و مبارک باد می گفتند و می رفتند.(5)

ناگفته نماند که طبق پاره ای از روایات، ابوطالب مهریه خدیجه سلام الله علیها را بیست شتر قرار داد، و طبق روایت دیگرمهریه او پانصد درهم یا دینار پول بود.

پس از مراسم عقد و جشن، حضرت محمد صلی الله علیه و آله برخاست تا همراه ابوطالب به خانه اش بازگردد، خدیجه سلام الله علیها با کمال مهر و محبت به حضرت محمد صلی الله علیه و آله عرض کرد:

«الی بیتک، فبیتی بیتک، و انا جاریتک؛(6)

بفرما به خانه ی خودت، خانه من، خانه ی توست و من کنیز تو هستم.»

به راستی که این سخن خدیجه سلام الله علیها بیانگر نهایت تواضع، اخلاص، ایتار خدیجه سلام الله علیها و خردمندی او است که این گونه در برابر همسرش تواضع نموده و خود را در اختیار آن حضرت در حد کنیز پایین آورد.

به این ترتیب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پانزده سال قبل از بعثت با خدیجه سلام الله علیها ازدواج کرد، و هر دو با کمال عزت و محبت زندگی زناشویی را ادامه دادند، و کانون خانواده ی خود را بسیار گرم و زیبا و پر مهر تشکیل نمودند، که می توان گفت تا آن روز در زیر آسمان کبود، زن و شوهر خوشبختی همچون این دو نبودند که ازدواجشان بر اساس اصالتها و ارزشها پی ریزی شده بود.

 

--------------------------------------------------

1- چنان که قبلاگفتیم،خویلد پدرخدیجه (سلام الله علیها) درجنگ فجار،قبلابه قتل رسیده بود.

2- این خطبه درشرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید،ج 14،ص 70،وکتاب مکارم الأخلاق،بااندکی تفاوت،درصفحه 234 نقل شده ودرآنجاذکرشده که ابوطالب هنگام خواندن خطبه دوچهارچوب درخانه رابادستگرفته بود. بحار،ج 103،ص 26.

3- این خطاب، حاکی است که پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) درمجلس عقدحضورداشته است.

4- فروع کافی،ج 5،ص 374 و 375،خطبه ی مذکوربااندکی تفاوت درمناقب آل ابیطالب،ج 1،ص 42،ودربحار،ج 16،ص 19،ذکرشده است. محدث سروی درکتاب مناقب می نویسد: عموی خدیجه (سلام الله علیها) «عمروبن اسد»خطبه عقدراپاسخ دادو پذیرش ازدواج رااعلام کرد.» سپس می نویسد: خویلد پدرخدیجه (سلام الله علیها) که درمجلس حاضربود گفت: «زوجناها و وصینابه؛ماعقد ازدواج خدیجه (سلام الله علیها) بامحمد (صلی الله علیه وآله وسلم) راپذیرفتیم،وبه همسری محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) برای خدیجه (سلام الله علیها) راضی وخشنودشدیم.» (مناقب آل ابیطالب،ج 1،ص 41 و 42).

5- بحار،ج 16،ص 19.

6- بحار،ج،ص 4- معروف این است که دراین هنگام پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) 25 سال،وخدیجه (سلام الله علیها) 40 سال داشت.

خواندن 5055 دفعه

نظر دادن

از پر شدن تمامی موارد الزامی ستاره‌دار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.

جستجو در کل مطالب