امام حسین علیه السلام فرمودند: کشتن من روا نیست؛ من فرزند خدیجه کبری هستم
امام حسین علیه السلام: کشتن من روا نیست؛ من فرزند خدیجه کبری هستم
حضرت خدیجه سلام الله علیها اولین زن مسلمان بود. ایشان از جایگاهی ویژه برای پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله و جامعه اسلامی برخوردار بودند. حضرت خدیجه سلام الله علیها افتخار اهل بیت علیه السلام بود، آنچنان که امام حسین علیه السلام در روز عاشورا خود را فرزند حضرت خدیجه سلام الله علیها خطاب میکنند.
حضرت خدیجه سلاماللهعلیها افتخار اهل بیت علیه السلام بودند، آنچنان که امام حسین علیه السلام در روز عاشورا خود را فرزند حضرت خدیجه سلام الله علیها خطاب میکنند.
خدیجه سلام الله علیها بانویی شریف، ثروتمند و دارای اعتبار در روزگار خودش بود.[۱]
جابر بن عبدالله انصاری در روایتی از پیامبر صلی الله علیه وآله، سرور زنان جهان را خدیجه سلام الله علیها، فاطمه سلام الله علیها، مریم و آسیه معرفی نموده است.[۲]
همچنین پیامبر صلی الله علیه وآله، خدیجه سلام الله علیها را از جمله زنان کامل در جهان[۳] و نیز به عنوان بهترین زنان معرفی کرده است.[۴]
در منابع اسلامی از خدیجه سلام الله علیها با القابی همچون طاهره، زکیه، مرضیه، صدیقه، سیده نساء قریش[۵]، خیرالنساء[۶] و بانوی بلند مرتبه[۷] و نیز با کنیههایی مانند الزهرا وام المؤمنین یاد شده است.[۸] و نیز گفته شده خداوند بهواسطه امین وحی، جبرئیل، بر او سلام فرستاده و او را گرامی داشته است.[۹]
ایشان دارای فضیلت و جایگاهی بسیار والا نزد پیامبر صلی الله علیه وآله بودند و در فضیلت خدیجه سلام الله علیها و ارزش و احترام او نزد پیامبر صلی الله علیه وآله و خویشان وی سخنان زیادی وارد شده است. از این احادیث چنین برداشت میشود که خدیجه سلام الله علیها محبوبترین زن ایشان بوده است.[۱۰]
و به عنوان نمونه پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله راجع به ایشان میفرمایند: «خداوند هیچگاه برایم همسری بهتر از او جایگزین نکرد، او مرا تصدیق نمود هنگامی که هیچکس مرا تصدیق نکرد، یاریام کرد در زمانی که هیچکس مرا یاری نکرد، از مالش در اختیارم قرار داد، زمانی که همه مالشان را از من دریغ کردند.»[۱۱]
مقام و منزلت حضرت خدیجه سلام الله علیها در میان جامعه اسلامی چنان بود که امام حسین علیه السلام در واقعه عاشورا در کربلا در مقابل سپاه شام به مادربزرگشان حضرت خدیجه سلام الله علیها فخر میورزیدند که اولین زن مسلمان بود، و در اولین سخنانشان با لشکر عمرسعد فرمودند: «از خدا بترسید و دست خود را به خون من نیالایید که کشتن من و هتک حرمتم بر شما روا نیست، من فرزند دختر پیامبر شمایم و جدهام خدیجه سلام الله علیها همسر پیامبر شماست.[۱۲]
امام سجاد علیه السلام در خطبهاش در مجلس یزید در دمشق بعد از واقعه عاشورا، خود را فرزند بانوی بزرگ اسلام، خدیجه سلام الله علیها میدانست.[۱۳] همچنین زبیر بن عوام در مباحثه با ابن عباس عمهاش خدیجه سلام الله علیها را مایه مباهات خویش میدانست.[۱۴]
امام حسین علیه السلام در واقعه عاشورا در کربلا در مقابل سپاه شام به مادربزرگشان حضرت خدیجه سلام الله علیها فخر میورزیدند که اولین زن مسلمان بود.
بیشتر منابع تاریخی سال وفات خدیجه سلام الله علیها را سال دهم بعثت، یعنی ۳ سال قبل از هجرت پیامبر صلی الله علیه وآله از مکه به مدینه ذکر کردهاند.[۱۵] این منابع، سن ایشان را به هنگام وفات، ۶۵ سال دانستهاند.[۱۶] ابن عبدالبر، سن خدیجه سلام الله علیها را به هنگام وفات، ۶۴ سال و ۶ ماه ذکر میکند.[۱۷]
برخی دیگر از منابع، سال رحلت خدیجه سلام الله علیها را همان سال درگذشت جناب ابوطالب و اندکی بعد از آن دانستهاند.[۱۸] ابن سعد، رحلت حضرت خدیجه سلام الله علیها را ۳۵ روز بعد از وفات جناب ابوطالب میداند.[۱۹] وی و برخی دیگر از مورخان، زمان رحلت خدیجه سلام الله علیها را، ماه رمضان سال دهم بعثت ذکر کردهاند.[۲۰]
بنابر روایات اسلامی پیامبر صلی الله علیه وآله ابتدا با ردای خودش و سپس با ردای بهشتی خدیجه سلام الله علیها را کفن نمود و او را در قبرستان مَعْلات در دامنه «کوه حجون» که بر فراز شهر مکه است، به خاک سپرد.[۲۱] مدفن خدیجه سلام الله علیها بنای مختصری داشته و زیارتگاه حجگزاران و زائران مکه بوده است.[۲۲]
زیارت حضرت خدیجه سلام الله علیها در قبرستان مَعْلات (حجون یا قبرستان ابوطالب) و نیز حضور در خانه وى که محل سکونت رسول خدا صلی الله علیه وآله و تولد حضرت فاطمه سلام الله علیها بوده و دعا کردن در آنجا مستحب است.[۲۳]
البته در گذشته در محل خانه حضرت خدیجه سلام الله علیها مسجدى بنا شده بود که در بازسازیهاى اخیر از میان رفته و امروزه نشانهاى از آن نیست.[۲۴]
پی نوشتها:
[1]طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج2، ص281.
[2] ابن کثیر، البدایه والنهایه، ج2، ص129.
[3] ابن کثیر، البدایه والنهایه، ج2، ص129.
[4] مقریزی، إمتاع الأسماع، ج15، ص60؛ ذهبی، تاریخ الإسلام، ج1، ص239؛ ابن الجوزی، المنتظم، ج1، ص346.
[5] ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج3، ص15.( ابن کثیر در نقل جریان آغاز وحی به این لقب حضرت خدیجه(س) اشاره دارد)؛ بیهقی، دلائل النبوه، مقدمه کتاب، ص16.
[6] ابن اثیرجزری،أسدالغابه فی معرفه الصحابه، ج6، ص83.
[7] مجلسی، بحارالانوار، ج100، ص189.
[8] ابوالحسن بکری، الانوارالساطعه من الغرّاء الطاهره، ص7.
[9] مجلسی، بحار الانوار، ج18، ص385.
[10] ابن اسحاق، کتاب السیر و المغازی، ج1، ص244ـ245، چاپ سهیل زکار، (بی جا) : دارالفکر، 1398/ 1978، چاپ افست قم 1368ش.
[11] ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج4، ص1824.
[12] مجلسی، بحار الانوار، ج44، ص318.
[13] مجلسی، بحار الانوار، ج45، ص174.
[14] ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج9، ص325، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره 13851387/ 19651967، چاپ افست بیروت (بیتا).
[15] مسعودی، مروج الذهب، ج2، ص282؛ ابن سیدالناس، عیون الاثر، ج1، ص151؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج4، ص1817؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج11، ص493؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج8 ، ص14.
[16] طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج11، ص493: «و توفیت قبل الهجره بثلاث سنین، و هی یومئذ ابنه خمس و ستین سنه».
[17] ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج4، ص1818.
[18] طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج11، ص493؛ ابن سیدالناس، عیون الاثر، ج1، ص151.
[19] ابن سعد، الطبقات الکبری، ج1، ص96.
[20] ابن سعد، الطبقات الکبری، ج 8 ، ص14.
[21] ابوالحسن بکری، الانوار الساطعه من الغرّاء الطاهره، ص735.
[22] برای نمونه نک: حسام السلطنه، دلیل الانام فی سبیل زیاره بیت الله الحرام، ص126؛ فیروزعلی حیدرآبادی، روزنامچه سفر حج و عتبات: ص235.
[23] جواهر الکلام ج20، ص69.
[24] آثار اسلامى مکه و مدینه، ص155.
آخرینها از modir
نظر دادن
از پر شدن تمامی موارد الزامی ستارهدار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.