زبان حال حضرت خدیجه سلام الله علیها

(5 رای‌ها)

خدیجه سلام الله علیها در عشق به وصال پیامبر صلی الله علیه و آله اشعاری سرود و با اعماق وجودش، آنها را می خواند، که می توان اشعار زیر را به گردان همان اشعار ذکر کرد که به عنوان زبان حال آن حضرت در اینجا می آوریم:

دلم آشفته ی روی محمد

سراسر کشته کوی محمد

شدم واقف ز سر قاب قوسین چو دیدم طاق ابروی محمد

گل رویش چو یاد آرم به خاطرشوم سرمست از بوی محمد

تمام انبیاء از شوق دیدارنظر افکنده بر سوی محمد

عزیز مصر با حسن و ملاحت غلام خال هندوی محمد

هزاران لشگر از دلهای عشاق اسیر تار گیسوی محمد

معطر گشته بزم هشت جنت ز عطر نفخه ی خوی محمد

زلال سلسبیل و نهر و تسنیم روان گردیده از جوی محمد

گسسته بت پرستان تار زُنّارچو بشنیدند یا هوی محمد

سر خود را بتان بر خاک سودندز سوز چشم پر نور محمد

ابراز احساسات خدیجه سلام الله علیها از عشق مجازی که از هوسهای انسانی نشأت می گیرد، نبود، بلکه عشق عرفانی و معنوی در سطح بالا بود که در جای جای قلب خدیجه سلام الله علیها قرار داشت، فضا، فضای ملکوت بود نه فضای ناسوت، که در چنین فضایی عشق حیوانی را راهی نیست، بر همین اساس اهل دل این ندای آسمانی را شنیدند که می گفت:

«ان الله زوج الطاهره بالطاهر الصادق؛ همانا خداوند بانوی پاک را همسر مردی پاک و راستین نمود.»

در این هنکام پرده از جلو چشم ها کنار رفت، حوریان بهشتی بر مجلس عقد خدیجه سلامالله علیها با محمد صلی الله علیه و آله عطرافشانی کردند، و همه گفتند: «هذا من طیب؛ این بوی خوش از وجود این پاک مرد، سرچشمه گرفته است.»(1)

وساطت عمار و هاله برای تحقق ازدواج مطابق پاره ای از روایات؛ از جمله کسانی که در مورد ازدواج پیامبر صلی الله علیه و آله و خدیجه سلام الله علیها وساطت کرده اند «هاله» خواهر خدیجه سلام الله علیها و «عمار یاسر» صحابی معروف رسول خدا صلی الله علیه و آله بوده اند، و این روایت حاکی است که خدیجه سلام الله علیها برای تحقق این ازدواج مقدس، سعی بلیغ داشته است، اصل روایت چنین است:

عمار یاسر می گوید: من به چگونگی ازدواج پیامبر صلی الله علیه و آله با خدیجه سلام الله علیها از همه آگاهتر هستم، زیرا با حضرت محمد صلی الله علیه و آله دوست و همدم بودم، از این رو، روزی در راه صفا و مروه (در کنار کعبه) عبور می کردم ناگاه خدیجه سلام الله علیها را همراه خواهرش «هاله» دیدم، همین که چشم آنان به من افتاد، هاله نزد من آمد و از من پرسید: «به نظر تو ازدواج حضرت محمد صلی الله علیه و آله با خدیجه سلام الله علیها چگونه است؟»

گفتم: نمی دانم، سپس به حضور محمد صلی الله علیه و آله رفتم و موضوع را با او در میان نهادم، فرمود: «برگرد و با آنها روزی را تعیین کن تا در این مورد با آنها وارد صحبت شویم» من چنین کردم، روز موعود فرا رسید، خدیجه سلام الله علیها عمویش عمرو بن اسد را حاضر کرد، و از سوی پیامبر صلی الله علیه و آله عموهایش و ابوطالب در آن مجلس حاضر شدند، پس از گفتگو و توافق، خطبه ی عقد توسط ابوطالب خوانده شد، و ازدواج انجام گرفت.(2)

 

-----------------------------------------------

1- - ریاحین الشریعه،ج 2،ص 246.

2- تاریخ یعقوبی،ج 2،ص 16- دانشمندمحقق هاشم معروف درکتاب «سیره الائمه الاثنی عشر» سیره المصطفی (صلی الله علیه وآله وسلم) این روایت رابرسایر روایات ترجیح داده است.

خواندن 6050 دفعه

نظر دادن

از پر شدن تمامی موارد الزامی ستاره‌دار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.

جستجو در کل مطالب