دلایل ازدواج حضرت خدیجه سلام الله علیها با پیامبر صلی الله علیه وآله
دلایل ازدواج حضرت خدیجه سلام الله علیها با پیامبر صلی الله علیه وآله
دهم ربیعالاول (27 سال قبل از هجرت) شهر مکه غرق در جشن و سرور بود، چرا که مراسم عروسی جوانی از بنی هاشم است که شهرت و امانتداری او سراسر جزیرة العرب را فرا گرفته بود، مهدی پیشوایی در کتاب تاریخ اسلام درباره نحوه آشنایی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله با حضرت خدیجه سلام الله علیها و مراسم ازدواج آنها این چنین می نویسد:
چگونه خدیجه سلام الله علیها شیفته محمد صلی الله علیه وآله شد
خدیجه دختر خویلد زنی تجارت پیشه، با شرافت و ثروتمند بود، افرادی را برای بازرگانی می گماشت و سرمایه ای را برای تجارت در اختیارشان قرار می داد و مزدی به آنان می پرداخت، وقتی محمد صلی الله علیه وآله به بیست و پنج سالگی رسید، ابوطالب به او گفت: من تهیدست شدهام و روزگار سخت شده است، اکنون کاروانی از قریش رهسپار شام می شود، کاش تو هم نزد خدیجه که مردانی را برای تجارت می فرستد، می رفتی و کار تجارت او را به عهده می گرفتی.
از سوی دیگر، خدیجه از راستگویی، امانت و اخلاق پسندیده محمد صلی الله علیه وآله آگاهی یافت و در پی او فرستاد که: اگر کار تجارت مرا عهده دار شوی، بیش از دیگران به تو می پردازم و غلام خویش میسره را نیز برای دستیاریت می فرستم. حضرت محمد صلی الله علیه وآله این پیشنهاد را پذیرفت و همراه میسره رهسپار شام شد، در این سفر بیش از سفرهای گذشته سود عایدشان شد.
میسره در این سفر از حضرت محمد صلی الله علیه وآله کراماتی مشاهده کرد که او را به حیرت انداخت، در این سفر راهب از پیامبری او در آینده بشارت داد، همچنین میسره محمد را دید که بر سر تجارت، با شخصی اختلاف پیدا کرد، آن مرد گفت: به لات و عزی سوگند یاد کن تا سخنت را بپذیرم، او پاسخ داد: در عمرم هرگز به لات و عزی سوگند یاد نکردهام، میسره در بازگشت از سفر، کرامات محمد صلی الله علیه وآله آنچه را مشاهده کرده بود، برای خدیجه بازگو کرد.
خدیجه بانویی خردمند، دوراندیش و شرافتمند بود و از نظر نسب از زنان قریش برتر بود، او در اثر امتیازات اخلاقی و اجتماعی متعددی که داشت، در زمان جاهلیت، طاهره و سیده قریش نامیده می شد، بنابر مشهور، او قبلاً دو بار ازدواج کرده و همسرانش درگذشته بودند، بزرگان قریش همه علاقه مند به ازدواج با او بودند، مردان نامداری همچون عقبة بن ابی معیط، ابوجهل و ابوسفیان از او خواستگاری کرده بودند و او موافقت نکرده بود.
از سوی دیگر، خدیجه با محمد صلی الله علیه وآله خویشاوند بود و نسب هر دو در قصی به هم می رسید، او اطلاعاتی از آینده درخشان محمد صلی الله علیه وآله داشت و علاقه مند به ازدواج با او بود.
خدیجه به محمد صلی الله علیه وآله پیشنهاد ازدواج کرد و محمد صلی الله علیه وآله با موافقت عموهایش، این پیشنهاد را پذیرفت و در یک جمع خانوادگی ازدواج صورت گرفت، بنا بر قول مشهور در این هنگام خدیجه 40 سال و حضرت محمد صلی الله علیه وآله 25 سال داشت.
دلایل ظاهری و باطنی ازدواج پیامبر با خدیجه سلام الله علیها به روایت آیتالله سبحانی
آیتالله جعفر سبحانی در کتاب «فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام» درباره علل ظاهری و باطنی این ازدواج این چنین بیان میکند:
مردان مادی که همه چیز را از دریچه مادی گری مطالعه می کنند، پیش خود چنین تصور میکنند که چون خدیجه ثروتمند و تجارت پیشه بود، برای امور تجارتی خود، به یک مرد امین بیش از هر چیزی نیازمند بود، از این لحاظ، با محمد صلی الله علیه وآله ازدواج کرد و محمد نیز از وضع زندگی آبرومندانه او آگاه بود، با اینکه توافق سنی نداشتند؛ تقاضای او را پذیرفت .
ولی آنچه را تاریخ نشان می دهد، این است که محرک خدیجه برای ازدواج با امین قریش، یک سلسله جهات معنوی بود، نه جنبههای مادی، اینک شواهد ما:
1- هنگامی که از میسره، سرگذشت سفر جوان قریش را می پرسد؛ او کراماتی را که در طول این سفر از او دیده بود و آنچه را از راهب شام شنیده بود، برای او نقل می کند، خدیجه شوق مفرطی که سرچشمه آن علاقه به معنویت محمد صلی الله علیه وآله بود در خود احساس می کند و بی اختیار به او می گوید: میسره! کافی است، علاقه مرا به محمد؛ دو چندان کردی، برو من تو و همسرت را آزاد کردم و دویست درهم و دو اسب و لباس گرانبهایی در اختیار تو می گذارم.
سپس آنچه را از میسره شنیده بود، برای «ورقة بن نوفل» که دانای عرب بود، نقل می کند، او میگوید: صاحب این کرامات پیامبر عربی است.
2- روزی خدیجه در خانه خود نشسته بود و دور او را کنیزان و غلامان گرفته بودند، یکی از دانشمندان یهود نیز در آن محفل بود، اتفاقاً جوان قریش از کنار منزل آنها گذشت و چشم دانشمند یهود به پیامبر افتاد، فوراً از خدیجه درخواست کرد که از محمد تقاضا کند، از مقصد خود منصرف شود و چند دقیقه در این مجلس شرکت کند.
رسول گرامی صلی الله علیه وآله تقاضای دانای یهود را که مبنی بر نشان دادن علایم نبوت در بدن او بود پذیرفت، در این هنگام خدیجه رو به دانشمند یهودی کرد و گفت: هرگاه عموهای او از تفتیش و کنجکاوی تو آگاه گردند، عکسالعمل بدی نشان می دهند، زیرا آنان از گروه یهود به برادرزاده خود هراسانند، در این موقع، دانای یهود گفت: مگر می شود به محمد کسی صدمه ای برساند! در صورتی که دست تقدیر، او را برای ختم نبوت و ارشاد مردم پرورش داده است، خدیجه گفت: از کجا میگویی که او حایز چنین مقام میشود؟ وی گفت: من علایم پیامبر آخرالزمان را در تورات خواندهام و از نشانههای او این است که پدر و مادر او می میرند و جد و عموی وی از او حمایت میکنند و از قریش زنی را انتخاب میکند که سیده قریش است، سپس اشاره به خدیجه کرد و گفت: خوشا به حال کسی که افتخار همسری او را به دست آورد.
خواب حضرت خدیجه سلام الله علیهاو تعبیر جالب آن
3- ورقه، عموی خدیجه، از دانایان عرب بود و اطلاعات فراوانی درباره کتب عهدین داشت و مکرر میگفت که مردی از میان قریش، از طرف خدا برای هدایت مردم بر انگیخته میشود و یکی از ثروتمند ترین زنان قریش را می گیرد و چون خدیجه، ثروتمندترین زنان قریش بود؛ از این لحاظ گاه و بیگاه به خدیجه می گفت: روزی فرا رسد که تو با شریفترین مرد روی زمین وصلت میکنی!
4- خدیجه شبی در خواب دید: خورشید بالای مکه چرخ خورد و کم کم پایین آمد و در خانه او فرود آمد، خواب خود را برای ورقه نقل کرد، وی چنین تعبیر کرد: با مرد بزرگی ازدواج خواهی کرد که شهرت او عالم گیر خواهد شد.
اینها جریانهایی است که بعضی از مورخان نقل کردهاند و در بسیاری از کتب تاریخی نیز ثبت شده است.
آخرینها از modir
نظر دادن
از پر شدن تمامی موارد الزامی ستارهدار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.