مدیرسایت
حضرت خدیجه علیها السلام مادر امت
مشخصات :
نویسنده : محمد محسن طبسی
ناشر : مرکز تحقیقات حضرت ولی عصر (ع)
مقدمّه
سخن ازخدیجه(علیها السلام)، سخن از یک دنیا عظمت و پایداری واستقامت در هدف است. به حق قلم فرسایی درباره کسی که خداوند براو سلام و درود می فرستد، بسی مشکل است.اما به مصداق "ما لا یدرک کلّه لایدرک کلّه،" به بررسی گوشه هایی از شخصیت و زندگی این بزرگ بانو می پردازیم :
ولادت و خانواده
خدیجه(علیها السلام) 68 سال قبل از هجرت بدنیا آمد با توجه به اینکه سن حضرت خدیجه هنگام ازدواج با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم کمتر از سی سال بوده، پس تاریخ ولادت ایشان غیر از این است که در متن داده شده است . خانواده ای که خدیجه (علیها السلام)را پرورش داد از نظر شرافت خانوادگی و نسبت های خویشاوندی ، در شمار بزرگترین قبیله های عرب جای داشت.این خاندان در همه حجاز نفوذ داشت. آثار بزرگ و نجابت و شرافت از کردار و گفتار خدیجه (علیها السلام) پدیدار بود. خدیجه (علیها السلام) از قبیله هاشم بود و پدرش خویلد بن اسد قریشی نام داشت . مادرش فاطمه دختر زائدبن اصم بود .
اخلاق خدیجه(علیها السلام)
خدیجه (علیها السلام)در بین اقوام خود یگانه و ممتاز و میان اقران کم نظیر بود . او به فضیلت اخلاقی و پذیرایی های شایان بسیار معروف بود و بدین جهت زنان مکه به وی حسد میورزیدند. دختر خویلد در سجایا و کمالات اخلاقی زبانزد و نمونه بود و به حق ایشان کُفو خوبی برای پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) بود. بی تردید می توان گفت که این سجایا و فضایل اخلاقی سبب شد تا خدیجه(علیها السلام)برای همسری پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) شایسته شمرده شود. طبق روایات ، او برای پیامبر (صلی الله علیه وآله)یاوری صدیق بود. سیر اعلام النّبلاء،ج2،ص114
آیا خدیجه(علیها السلام) قبل از پیامیر (صلی الله علیه وآله)ازدواج کرده بود؟
معروف است بحار الانوار، ج16،ص10تنقیح المقال،ج3،ص77ریاحین الشریعه،ج2،ص202 اولین کسی که به خواستگاری خدیحه (علیها السلام)آمد یکی از بزرگان عرب به نام "عتیق بن عائذ مخزومی" بود. او پس از ازدواج با خدیجه(علیها السلام)، در جوانی درگذشت واموال بسیاری را برای خدیجه(علیها السلام)به ارث گذاشت. پس از او "ابی هالة بن المنذر الاسدی" که یکی از بزرگان قبیله خود بود با وی ازدواج کرد. ثمره این پیوند فرزندی به نام "هند"بود که در کودکی درگذشت. ابی هاله نیز پس از چندی، وفات یافت وثروت بسیار از خویش بر جای گذاشت. هر چند این مطلب که پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله)سومین همسر پیامبر(صلی الله علیه وآله) بود و جز عایشه با دوشیزه ای دیگر ازدواج نکرد نزد عامه و خاصه معروف است ولی مورد تأیید همگان نمی باشد. جمعی از مورخان و بزرگان نظر مخالف دارند برای مثال "ابولقاسم کوفی" ، "احمدبلاذری" ، "علم الهدی" ،(سید مرتضی) در کتاب "شافی" و "شیخ طوسی" در "تلخیص شافی" آشکارا می گویند که خدیجه (علیها السلام) هنگام ازدواج با پیامبر، "عذرا" بوده است. این معنا را علامه مجلسی نیز تایید کرده است . او می نویسد: "صاحب کتاب انوار والبدء" گفته است که زینب و رقیه دختران هاله، خواهران خدیجه(علیها السلام)بودند تنقیح المقال،ج3،ص77. برخی از معاصران نیز چنین ادعاکرده اند و برای اثبات ادعای خود کتابهایی نوشته اند.ر.ک:بنات النبی صلی الله علیه و آله و سلم ام ربائبه نوشته علامه سید جعفر مرتضی،ص 88.
آشنایی با حضرت محمد(صلی الله علیه وآله)
فضایل اخلاقی خدیجه(علیها السلام)،بسیاری ازبزرگان و صاحب منصبان عرب عتبه،شیبه،عقبة بن ابی معیط،ابوجهل و...ریاحین الشریعه،ج2،ص239. را به فکر ازدواج باوی می انداخت. ولی خاطرات همسر پیشین به وی اجازه نمی داد شوهر دیگری انتخاب کند. تااینکه با مقامات معنوی حضرت محمد (صلی الله علیه وآله)آشنا شد و آن دو غلامی را که برای تجارت همراه پیامبر(صلی الله علیه وآله)فرستاده بود مطالب و معجزاتی که از وی دیده بودند برای خدیجه(علیها السلام) نقل کردند. خدیجه(علیها السلام) فریفته اخلاق و کمال پیامبر شد.البته او از یکی از دانشمندان یهود و نیز ورقة بن نوفل، که از علمای بزرگ عرب و خویشان نزدیک خدیجه(علیها السلام) به شمار می رفت، درباره ظهور پیامبر(صلی الله علیه وآله) آخرالزمان و خاتم الانبیا مطالبی شنیده بود .بحارالانوار،16،ص61. همه این عوامل باعث شد تا خدیجه(علیها السلام)حضرت محمد(صلی الله علیه وآله)را به همسری خود انتخاب کند .
ازدواج خدیجه
زفاف حضرت خدیجه (علیها السلام)با حضرت محمد (صلی الله علیه وآله) 2 ماه و 75 روز پس از بازگشت از سفر تجارت شام همان،ص20. تحقق یافت. در آن زمان، حضرت محمد(صلی الله علیه وآله) 25 سال داشت زندگانی فاطمه زهرا علیها السلام،حسین عماد زاده،ص29. و خدیجه(علیها السلام)چهل ساله بود.بحارالانوار،ج16،ص3. ابن عباس سن ایشان را 28 سال نقل بحارالانوار،ج16،ص3. می کند. زندگانی فاطمه زهرا علیها السلام،ص29. هر چند بعضی از مورخّان اهل سنّت سعی می کنند این سخن را رد کنند چون راوی آن محمد بن صائب کلبی از شیعیان است و آنها او را ضعیف می دانند. خدیجه(علیها السلام) به سبب علاقه به حضرت محمد (صلی الله علیه وآله)مقام معنوی او با رسول خدا(صلی الله علیه وآله)ازدواج کرد وتمام دارایی و مقام و جایگاه فامیلی خود را فدای پیشرفت مقاصد همسرش ساخت. در عقد ازدواج حضرت محمد (صلی الله علیه وآله)و خدیجه(علیها السلام)، عبدالله بن غنم بحارالانوار،ج16،ص12،اعلام النّبلاء،ج2،ص111. به آنها چنین تبریک گفت: هنیئاً مریئاً یا خدیجة قد جرت ***لک الطیر فیما کان منک باَسعد تزوجت خیر البریّة کلهّا ***ومن ذاالذی فی الناس مثل محمد؟ وبشّر به البُرّان عیسی بن مریم ***و موسی ابن عمران فیاقُرْب موعد أقرّت به الکتاب قدماً بِاَنّه ***رسول من بطحاء هادو مهتد یکی از رجال قریش و شاعر بود.(بحارالانوار،ج16،ص14. ***گوارا باد بر تو ای خدیجه که طالع تو سعادتمند بوده و با بهترین خلایق ازدواج کردی. چه کسی در میان مردم همانند محمد است. محمد کسی است که حضرت عیسی و موسی به آمدنش بشارت داده اند و کتب آسمانی به پیامبری او اقرار داشتند. رسولی که سر از بطحاء(مکه) در می آورد و او هدایت کننده و هدایت شونده است.
احترام پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله)به خدیجه(علیها السلام)
احترام حضرت محمد(صلی الله علیه وآله) به خدیجه(علیها السلام)، به خاطر عقیده و اعتقاد او به توحید بود. سفینة البحار،ج2،ص 570،وقات الزهراء علیها السلام،سید عبد الرزاق مقرم،ص7.
خصال خدیجه(علیها السلام)
خدیجه(علیها السلام) از بزرگترین بانوان اسلام به شمار می رود. او اولین زنی بود که به اسلام گروید چنان که علی بن ابی طالب(علیه السلام) اولین مردی بود که به اسلام روی آورد. تنقیح المقال،ج3،ص77. اولین زنی که نماز خواند، خدیجه بود.او انسانی روشن بین و دوراندیش بود.باگذشت علاقمند به معنویات، وزین و با وقار، معتقد به حق و حقیقت و متمایل به اخبار آسمانی بود. بحارالانوار،ج16،ص21و79. همین شرافت برای او بس که همسر رسول خدا(صلی الله علیه وآله)بودوگسترش اسلام به کمک مال و ثروت او تحقق یافت. سیرالاعلام النُّبلاء،ج2،ص111. خدیجه از کتب آسمانی آگاهی داشت و علاوه بر کثرت اموال و املاک، او را "ملکه بطحاء" می گفتند.از نظر عقل و زیرکی نیز برتری فوق العاده ای داشت و مهمتر اینکه حتی قبل از اسلام وی را "طاهره" ریاحین الشریعه، ج2،ص207. و "مبارکه" و "سیده زنان" ریاحین الشریعه، ج2،ص207. می خواندند. سیرالاعلام النبلاء،ج2،ص111. جالب این است که او از کسانی بود که انتظار ظهور پیامبر جدید را می کشید و همیشه از ورقة بن نوفل و دیگر علماء جویای نشانه های نبوت می شد. اشعار فصیح پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) از علم و ادب و کمال و محبت او به آن بزرگوار حکایت می کند. بحارالانوار، ج16،ص52. نمونه ای از اشعار خدیجه درباره پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله)چنین است: فلوانّنی امسیت فی کل نعمة***ودامت لی الدنیا و تملک الاکاسرة فما سُوِّت عندی جناح بعوضة***اذا لم یکن عینی لعینک ناظرةبحارالانوار،ج16،ص52. اگر تمام نعمت های دنیا از آن من باشد و ملک و مملکت کسراها و پادشاهان را داشته باشم، در نظرم هیچ ارزش ندارد زمانی که چشمم به چشم تو نیافتد. دیگر خصوصیت خدیجه این است که او دارای شمّ اقتصادی و روح بازرگانی بود و آوازه شهرتش در این زمینه به شام هم رسیده بود. زندگانی فاطمه زهرا علیها السلام،ص31.البته سجایای اخلاقی حضرت خدیجه(علیها السلام)چنان زیاد است که قلم از بیان آن ناتوان است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله)می فرماید: "افضل نساءاهل الجنة خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد و مریم بنت عمران وآسیه بنت مزاحم." ریاحین الشریعة،ج2،ص204. چه می توان گفت در شأن کسی که مایه آرامش و تسلای خاطر رسول خدا بود؟!در تاریخ می خوانیم: "حضرت محمد (صلی الله علیه وآله) هر وقت از تکذیب قریش و اذیت های ایشان محزون و آزرده می شدند، هیچ چیز آن حضرت را مسرور نمی کرد مگر یاد خدیجه و هرگاه خدیجه رامی دید مسرور می شد" همان، ص25. ذهبی می گوید: مناقب و فضایل خدیجه بسیار است او از جمله زنان کامل، عاقل، والا، پای بند به دیانت و عفیف و کریم و از اهل بهشت بود. پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) کراراً او را مدح و ثنا می گفت و بر سایر امّهات مؤمنین ترجیح می داد و او را بسیار تجلیل می کرد. به حدی که عایشه می گفت: بر هیچ یک از زنان پیامبر به اندازه خدیجه رشک نورزیدم و این بدان سبب بود که پیامبر(صلی الله علیه وآله)بسیار او را یاد کرد. سیر الاعلام النبلاء،ج2،ص111.
درود خدا برخدیجه(علیها السلام)
خدیجه کبری(علیها السلام) چنان مقام والایی داشت که خداوند عزّوجل بارها بر او درود و سلام فرستاد.طبق روایاتی از حضرت امام محمد باقر (علیه السلام)پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)هنگام بازگشت ازمعراج، به جبرئیل فرمود: "آیا حاجتی داری؟" جبرئیل عرض کرد: خواسته ام این است که از طرف خدا و من به خدیجه سلام برسانی" بحارالانوار،6،ص7. در روایتی دیگر می خوانیم: روزی خدیجه به طلب رسول خدا(صلی الله علیه وآله)بیرون آمد. جبرئیل به صورت مردی با وی روبه رو شد و از خدیجه احوال رسول خدا(صلی الله علیه وآله)را پرسید. خدیجه نمی توانست بگوید رسول خدا(صلی الله علیه وآله)در کجا بسر می برد.او می ترسید این مرد از کسانی باشد که قصد کشتن رسول خدا(صلی الله علیه وآله)را دارد. وقتی که خدمت آن حضرت رسید و قصه را باز گفت، حضرت محمد(صلی الله علیه وآله)فرمود:آن جبرئیل بود و امر کرد که از خداتو را سلام برسانم.ریاحین الشریعه، ج2،ص206.
نقش خدیجه(علیها السلام) در پیشبرد اسلام
وقتی حضرت خدیجه(علیها السلام) دریافت که سعادتمند شده، هر چه داشت در راه پیشرفت و موقعیت پیغمبر اسلام(صلی الله علیه وآله) انفاق کرد. او تمام اموال خویش را به پیامبر(صلی الله علیه وآله) بخشید و در راه نشر اسلام به مصرف رساند. تا جایی که هنگام رحلت پارچه ای برای کفن نداشت. ابن اسحاق جمله ای در شأن خدیجه دارد که گویای همکاری و صداقت او در پیشبرد اسلام است. او می گوید: "خدیجه یاور صادق و با وفای پیامبر(صلی الله علیه وآله)بود و مصیب تها در پی رحلت خدیجه(علیها السلام) وابو طالب بر پیامبر(صلی الله علیه وآله) سرازیر شد." سیره ابن هشام،ج1،ص426. گویا این دو در برابر هجوم ناملایمات بر پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله)،سدی بلند و مستحکم بودند.این جمله معروف که اسلام رهین اخلاق پیامبر (صلی الله علیه وآله)، شمشیر علی (علیه السلام)، و اموال خدیجه است الصحیح فی سیرة النبی الاعظم صلی الله علیه و آله و سلم ، علامه سید جعفر مرتضی عاملی، ج3،ص198. از نهایت همکاری و صداقت خدیجه(علیها السلام) پرده بر می دارد.
فرزندان خدیجه(علیها السلام)
در تعداد فرزندان خدیجه(علیها السلام)،میان مورّخان اختلاف است. به گفته مشهور: ثمره ازدواج رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و خدیجه(علیها السلام)، شش فرزند بود.1- هاشم.2- عبدالله. به این دو "طاهر" و "طیّب" می گفتند. بعضی مدعی هستندکه پیامبرازخدیجه دو پسر به نام قاسم و عبدالله داشت که ملقّب به طیّب و طاهر بودند نه این که غیراز قاسم و عبدالله فرزندانی به نام طیّب وطاهر باشد. (ریاحین الشریعه،ج2،ص267. 3- رقیّه.4- زینب. 5- ام کلثوم.6- فاطمه. رقیّه بزرگترین دخترانش بود و زینب، ام کلثوم و فاطمه به ترتیب پس از رقیّه قرار داشتند.پسران خدیجه(علیها السلام)پیش از بعثت پیامبر(صلی الله علیه وآله)بدرود زندگی گفتند. ولی دخترانش، نبوت پیامبر(صلی الله علیه وآله)را درک کردند. فروغ ابدیّت ،ج1،ص167. گروهی از محققان معتقدند: قاسم و همه دختران رسول خدا(صلی الله علیه وآله)پس از بعثت به دنیا آمدند و چند روز پس از بعثت پیامبر(صلی الله علیه وآله)به مدینه هجرت کردند. تنقیح المقال،ج3،ص77.
وصیّت خدیجه(علیها السلام)
حضرت خدیجه(علیها السلام) سه سال قبل از هجرت بیمار شد ریاحین الشریعه،ج2،ص77. پیغمبر(صلی الله علیه وآله)به عیادت وی رفت و فرمود: ای خدیجه(علیها السلام)، "اما علمت انّ الله قد زوجّنی معک فی الجنّة" آیا می دانی که خداوند تو را در بهشت نیز همسر من ساخته است؟! آنگاه از خدیجه(علیها السلام) دل جویی و تفقّد کرد او را وعده بهشت داد و درجات عالی بهشت را به شکرانه خدمات او توصیف فرمود.بحارالانوار،ج19،ص20. چون بیماری خدیجه شدّت یافت، عرض کرد: یا رسول الله! چند وصیت دارم: من در حق تو کوتاهی کردم، مرا عفو کن. پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمود: هرگز از تو تقصیری ندیدم و نهایت تلاش خود را به کار بردی. در خانه ام بسیار خسته شدی و اموالت را در راه خدا مصرف کردی. عرض کرد یا رسول الله! وصیت دوم من این است که مواظب این دختر باشید و به فاطمه زهرا(علیها السلام)اشاره کرد. چون او بعد از من یتیم و غریب خواهد شد. پس مبادا کسی از زنان قریش به او آزار برساند. مبادا کسی به صورتش سیلی بزند. مبادا کسی بر او فریاد بکشد. مبادا کسی با او برخورد زننده ای داشته باشد. اما وصیت سوم را شرم می کنم برایت بگویم. آن را به فاطمه می کنم تا برایت بازگو کند. سپس فاطمه را فراخواند و به وی فرمود:"نور چشمم! به پدرت رسول الله بگو: مادرم می گوید: من از قبر در هراسم از تو می خواهم مرا در لباسی که هنگام نزول وحی به تن داشتی، کفن کنی." پس فاطمه زهرا(علیها السلام)ازاتاق بیرون آمد و مطلب را به پیامبر(صلی الله علیه وآله) عرض کرد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله)آن پیراهن را برای خدیجه(علیها السلام)فرستاد واو بسیار خوشحال شد. هنگام وفات حضرت خدیجه(علیها السلام)پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله)غسل و کفن وی را به عهده گرفت. ناگهان جبرئیل در حالی که کفن از بهشت همراه داشت نازل شد و عرض کرد: یا رسول الله، خداوند به تو سلام می رساند و می فرماید: "ایشان اموالش را در راه ما صرف کرد و ما سزاوار تریم که کفنش را به عهده بگریم."شجره طوبی، ج2،ص235پند تاریخ، ج2،ص22.
وفات خدیجه(علیها السلام)
خدیجه(علیها السلام) در سن 65 سالگی چنانکه گفتیم سن ایشان کمترازاین مقداربوده است. در ماه رمضان سیز الاعلام النبلاء،ج2،ص112،طبق قولی حضرت خدیجه در ماه رجب رحلت فرمود.(المصباح،ص566.) سال دهم بعثت در خارج از شعب ابوطالب بحارالانوار،ج9،ص14. جان به جان آفرین تسلیم کرد. پیغمبرخدا(صلی الله علیه وآله)شخصاً خدیجه(علیها السلام)راغسل داد، حنوط کرد و با همان پارچه ای که جبرئیل از طرف خداوند عزوجل برای خدیجه(علیها السلام)آورده بود،کفن کرد. رسول خدا(صلی الله علیه وآله)شخصاً درون قبر رفت، و سپس خدیجه(علیها السلام)را در خاک نهاد و آنگاه سنگ لحد را در جای خویش استوار ساخت. او بر خدیجه(علیها السلام) اشک می ریخت، دعا می کرد و برایش آمرزش می طلبید.آرامگاه خدیجه در گورستان مکه در "حجون" واقعبحارالانوار،ج9،ص14. است. همان،ص21.رحلت خدیجه برای پیغمبر مصیبتی بزرگ بود زیرا خدیجه یاور پیغمبر خدا بود و به احترام او بسیاری به حضرت محمد(صلی الله علیه وآله) احترام می گذاشتند و از آزار وی خودداری می کردند.
یاد خدیجه(علیها السلام)
رسول خدا(صلی الله علیه وآله)با این که بعدها با زنانی چند ازدواج کرد ولی هرگز خدیجه را از یاد نبرد. عایشه می گوید: هر وقت پیغمبر خدا(صلی الله علیه وآله)یاد خدیجه می افتاد، ملول و گرفته می شد و برای او آمرزش می طلبید. روزی من رشک ورزیدم و گفتم: یا رسول اللّه، خداوند به جای آن پیر زن، زنی جوان و زیبا به تو داد. پیغمبر (صلی الله علیه وآله) ناگهان بر آشفت و خشمگینانه دست بر دست من زد و فرمود:خدا شاهد است خدیجه زنی بود که چون همه از من رو می گردانیدند، او به من روی می کرد و چون همه از من می گریختند به من محبت و مهربانی می کردو چون همه دعوت مرا تکذیب می کردند،به من ایمان می آورد و مرا تصدیق می کرد. در مشکلات زندگی مرا یاری می داد و با مال خود کمک می کرد و غم از دلم می زدود. همان ،ج43،ص131.
حضرت امام صادق (علیه السلام) فرمود: " وقتی خدیجه(علیها السلام) از دنیا رفت، فاطمه کودکی خردسال بود،نزد پدر آمد و گفت:"یا رسول الله اُمی" مادرم کجاست؟ پیامبر(صلی الله علیه وآله) سکوت کرد. جبرئیل نازل شد وگفت: خدایت سلام می رساند و می فرماید:به زهرا بفرما، مادرت در بهشت و در کاخ طلایی که ستونش از یاقوت سرخ است و اطرافش آسیه و مریم هستند، جای دارد.المجالس، ص110.
حضرت خدیجه علیها السلام در تاریخ
مشخصات :
نویسنده : جمعی از نویسندگان
ناشر: www.aviny.com
1- خدیجه صلوات الله علیها گام به گام با رسول الله صلوات الله علیها
در کلامی از نخستین امام , علی بن ابی طالب صلوات الله علیه در تبین جایگاه و رابطه ی ویژه حضرت , با رسول الله صلوات الله علیه , چنین می خوانیم :
…و لقد کان یجاور فی کل سنة بحراء فأراه و لا یراه غیری و لم یجمع بیت واحد یومئذفی الإسلام غیر رسول الله (صلیالله علیهو آله) و خدیجة و أنا ثالثهما أری نورالوحی و الرسالة و أشم ریح النبوة. و لقد سمعت رنة الشیطان حین نزل الوحی علیه (صلیالله علیه و آله) فقلت یا رسولالله ما هذه الرنة فقال هذا الشیطان قد أیس من عبادته إنک تسمع ما أسمع و تری ماأری إلا أنک لست بنبی و لکنک لوزیر و إنک لعلی خیر.
( مکاتیب الرسول ج1 صفحه 407 , با اختلافاتی در نهج البلاغه خطبه 192 معروف به قاصعه )
... هر سال که در حرا خلوت می گزید , من ایشام را می دیدم و جزمن و خدیجه , کسی ایشان رانمی دید و در آن روز که هیچ مسلمانی نبود , جز رسول الله صلی الله علیه و آله و خدیجه سلام الله علیه ها , مسلمانی نبود که من سومین آنان بودم.
نور وحی و پیامبری را می دیدم و بوی نبوت را استشمام می کردم و در زمانی که وحی بر ایشان صلی الله علیه و آله , عرضه می شد , ناله های شیطان رامی شنیدیم ...
2- خواستگاری
مطلب دوم : خواستگاری تقاضای ازدواج از جانب خدیجه (علیها السّلام) مطرح می شود زیرا اندیشه بیش از بیست سال بر این انتخاب تامل نموده است .تا ان زمان حاضر به زندگی مشترک با هیچ مردی از مکه نبودند وبه خواستگارانی چون ابوسفیان عقبه بن ابی معیط و... وقعی ننهادند.
اکنون زمان شایسته برای صحیحترین انتخاب فرارسیده و با عرفانی که به امین مکه دارد بایسته است که خود بر سنتهای جاهلی عربستان خط بطلان کشد و سکوت مدبرانه وفهیمانه را بشکند و اینچنین بگوید :به دلیل قرابت شما به خودم وارجمندی و والامقامی و امین وشریف بودن شما درقبیله و داشتن بایسته ترین رفتارها و درستی کلام برای ازدواج با شما اماده ام !پس ازاگاهی رسول الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) از پیشنهاد خدیجه (علیها السّلام) با عمو ها به گفتگو می پردازند و ایشان برای خواستگاری به منزل خدیجه (علیها السّلام) می روند و از حضرت خدیجه (علیها السّلام) خواستگاری میکنند.(سیره ابن اسحاق /130 ونیز طبقات ج 6/11)
وازجانب خدیجه (علیها السّلام) نیز عمویش عمروبن اسد پاسخ گومی باشد .(طبقات ابن سعد ج 1/88)
3- خدیجه در زمان ازدواج با پیامبر
مطلب اول:ابن اسحاق در معرفی خدیجه (علیها السّلام) می نویسد:...خدیجه در ان زمان (پیشنهاد ازدواج با رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) )درمیان زنان قریش از بهترین اجداد برخوردار بود.شریف ترین و پولدار ترین زن قریشی بود به گو نه ای که هر کس توان خواستگاری داشت بر ازدواج با ایشان حریص بود. (سیره ابن اسحاق ص129)
ویا معرفی در توصیف خدیجه چنین میگوید:خدیجه دختر خویلد بن اسد ....زنی دور اندیش ونیرومند و پرطاقت در برابر سختیها وشریف وصاحب کرامت و خیرو از نظر اجداد در میان زنان قریش نخبه وبرگزیده و در مولایی و بزرگی بزرگترین انان و...بگونه ای که انسانی در خویش توان خواستگاری می دید حریص بر ازدواج با ایشان بود.وی را خواستگاری می کردند و برایش هزینه ها می کردند.(اما ناکام بر می گشتند) طبقات ابن سعد ج1/88
ابن عباس می گو ید:خدیجه در زمان ازدواج با رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و...بیست و هشت ساله بود و مهریه اش دوازده وقیه! (طبقات ابن سعد ج6/12)
حضرت خدیجه علیها السلام
مشخصات :
نویسنده : محسن محمدزاده
ناشر : پژوهشکده باقرالعلوم (ع)
موضوع مقاله : تاریخ اسلام
ولادت
در دامن طبیعت پاک حجاز و در زیر آسمان پرستاره مکه، در قلب شبه جزیره عربستان در خانوادهای فرهنگ ساز و بیگانه با آداب و رسوم خرافی روزگار، دختری چشم به جهان گشود که در زندگی تاریخ سازانهاش نشان داد که که ریشهای به زلالی آب زمزم و فطرتی به زلالی آبشارهای بلند و دور از دسترس داشت. پس از ولادت او، خاندانش، برخلاف رسم سپاه زمانه (زنده به گور کردن دختران)، ولادت او را گرامی داشتند و پدر و مادرش «خویلد» و «فاطمه» در همان مراسم ساده و روح بخش، نام او را «خدیجه» به مفهوم گسسته و بیگانه از زشتیها و ناپسندیها برگزیدند. حضرت خدیجه علیها السلام پانزده سال قبل از ولادت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم (55 سال قبل از بعثت)، در شبه جزیرهی عربستان (حجاز) چشم به جهان گشود.[1]
آن حضرت، دختر خویلد بن عبدالعزی بن قصی بن کلاب بود، که جناب قصی، جد چهارم پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم میباشد. بنابراین حضرت خدیجه نیز با چند واسطه دختر عموی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بودند و از جهت ریشه خاندانی با یکدیگر متحد میشوند. لذا سلسله نسب حضرت خدیجه به حضرت اسماعیل و ابراهیم خلیل ا... که جد 28 و 29 رسول الله است، میرسد.[2]
القاب آن حضرت
از برجستهترین لقبهای دختر فرزانه حجاز، واژه «طاهره» یا پاک منش است؛ چرا که آن حضرت با آنکه در میان ناز و نعمت و اعتبار خانوادگی زندگی میکرد، اما این امکانات هرگز نتوانست آن جوان پاکمنش را دستخوش غفلت و یا مستی کند. او با آنکه قبل از آشنایی با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مدیریت یک سازمان بزرگ اقتصادی را بر عهده داشت و دهها مرد در تشکیلات او بودند، مگر به قدر ضرورت با آنان برخورد نمیکرد و دامان عفاف را حفظ میکرد. در شب نشینیهای گناه آلود اشراف شرکت نکرده و خود را آلوده نمیساخت و به هیچ وجه روش منحط جامعه را نمیپذیرفت و ذرهای به رسوم رایج دل نمیداد. هرگاه زنی یا دختری به دنبال کمال و معنویت بود، به سرای او میشتافت و از وی درس میآموخت. یکی از دانشمندان اهل سنت در مورد حضرت خدیجه مینویسد:
«و کانت تدعی فی الجاهلیة بالطاهرة لشدة عفافها»
«خدیجه علیها السلام در روزگار تیره و تار جاهلیت به خاطر پروا و معنویت بسیارش، پاک روش و پاک منشی یا طاهره خوانده میشد».[3]
از القاب دیگر آن حضرت "سیدة النساء القریش"(سرور زنان قریش)؛ "مبارکه"(بانوی پر برکت)؛ سرور زنان عالم؛ "صدیقه"(بانوی راستی و درستی)؛ زکیه (پاک و بالنده از نظر جسم، روح و اندیشه)، راضیه (خشنود از تدبیر و تقدیر حکیمانهی خدا)، مرضیه (انسان شایستهای که خدا از او خشنود است)، کبری[4] (بانوی ارجمند و بلند پایه) و همچنین "ام الیتامی" و "امالمؤمنین" را میتوان نام برد.
ازدواج حضرت خدیجه علیها السلام
در تاریخ مشهور است که حضرت خدیجه، قبل از ازدواج با پیامبر، دو بار ازدواج نمودند، که دو شوهر قبلی ایشان به نامهای "ابوهاله بن زراه تمیمی" و "عتیق بن عائذ مخزومی" هر دو فوت نمودند و فرزندان او قاسم، عبدالله، زینب، امکلثوم، فاطمه و رقیه میباشند.[5]
نکته: علامه مجلسی در جلد ششم بحارالانوار، در باب زنان و پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم آورده است که:
احمد بلاذری و ابوالقاسم کوفی در کتاب خود و سید مرتضی در کتاب شافی و ابوجعفر در تلخیص، روایت کردهاند که: پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم با خدیجه ازدواج نمود، در حالی که او دوشیزه بود و این امر را تأکید میکند، آنچه در کتاب «انوار البدیع» آمده است. (در این کتاب گفته شده رقیه و زینب دختران هاله، خواهر خدیجه هستند) صحیح است.[6]
همچنین در کتاب «استغاثه» آمده که برای حضرت خدیجه، فرزندی جز فاطمه علیها السلام نمیباشد و بقیه، دختران هاله و خواهر خدیجهاند که به خاطر گمنامی "هاله" و اعتبار و علو درجه حضرت خدیجه به او نسبت داده شدهاند.[7]
قدرت مدیریتی و سازماندهی
با توجه به شرایط آن روزگار، که زن را از تمام احتیاجات محروم و دختران را زنده به گور میکردند و با توجه به موقعیت و فعالیت اقتصادی خدیجه علیها السلام میتوان او را خردمندترین و کارآمدترین زن روزگار خود نامید. یکی از نویسندگان عرب در مورد او مینویسد:
«خدیجه این بانوی آگاه و پاک سرشت و این انسان شیفته معنویت که حقگرایی، فضیلت طلبی و نواندیشی و عشق به کمال از ویژگی های او بود. از همان روزگار جوانی و پیش از آشنایی با پیامبر، یکی از دختران نامدار و بافضیلت حجاز و عرب به شمار میآمد. در جهان عرب نخستین، زن توانمندی است که در تجارت و مدیریت درخشید و در این راه شخصیت منطقهای و شهرت جهانی به هم زد. به گونهای که نام بلند او در تاریخ عرب و در آثار و نوشتههای تاریخ نگاران پیش از اسلام نیز باشکوه و عظمت و به عنوان یک قهرمان بزرگ ملی آمده است».[8]
نخستین زن مسلمان
ابن اسحاق گفته است، خدیجه نخستین کسی بود که به خدا و رسولش ایمان آورد و آنچه را که رسول خدا آورده بود، تصدیق نمود. پس پروردگار به جهت ایمان وی، از رسولش بار اندوه را سبک کرد. هنگامی که پیامبر از اعماق دل با خدیجه صحبت میکرد، خدیجه از اندوه او میکاست و او را تصدیق میکرد و کار مردم را بر او آسان میشمرد.[9]
وفات خدیجه علیها السلام
خدیجه در سن شصت و پنج سالگی، سه سال پیش از هجرت در ماه رمضان وفات کرد و هنگامی که جان میداد، رسول خد بر او وارد شد و فرمود:
«مرا آنچه میبینم ناگوارست و شاید خدا در ناگواری، خیری بسیار قرار دهد»
و چون خدیجه وفات کرد، فاطمه میگریست و به رسول خدا میگفت: مادرم کجاست؟ پس جبرئیل بر او فرود آمد و گفت: به فاطمه بگو که خدای متعال برای مادرت در بهشت خانهای از درٌ و گوهر بنا کرده است که رنج و داد و بیدادی در آن نیست. و او در کنار آسیه و مریم است.
آری خدیجه، همان بانوی پاکدامن و مهربانی بود که امیرالمؤمنین علی (ع) در وصف او این چنین میسراید:
«هان ای دو چشم من، باران اشک از آسمان دیدگانم فرو بارید، خدا این گریه و این باران اشک را در سوگ دو یار خدا، کار اسلام و قرآن و دو پشتیبان بیهمانند پیامبر آزادی و عدالت بر شما مبارک سازد...
پیشتازترین زن در راه آزادی بود و با پیامبر نماز گذارد و به نیایش نشست، باران اشک فرو بارید. بر همان بانوی خود ساخته و پاک روش و پاک منشی که خدا خیمه و سرای او را پاک و پاکیزه ساخته است».[10]
پاورقی
[1] . مطهربن طاهر مقدسی، البدء والتاریخ، بیروت، دارالجنان، ج 5، ص 10.
[2] .الاصفهانی، ابی الفرج؛ مقاتل الطالبین، قم، موسسه دارالکتاب، چاپ دوم، ص29.
[3] . کرمی فریدنی؛ علی، جلوههایی از فروغ آسمان حجاز؛حضرت خدیجه، انتشارات دلیل ما، ج اول، ص 14.
[4] .جمعی از نویسندگان، القاب الرسول وعترته، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ص 29.
[5] .جمعی از نویسندگان، تاریخ الائمه، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ص 15 – 20.
[6] . علی محمد علی دفیل، خدیجه علیها السلام ترجمه دکتر فیروز حریرچی، تهران، سپهر،1362، ص 11.
[7] .علی بن احمد کوفی، الاستغاثه، قم، مجمع احیاء الثقافه، ج1، ص 70 –64.
[8] .محمدبن سلیمان کوفی، مناقب امیرالمؤمنین، قم، مجمع احیاء الثقافه الاسلامیه، ج2، ص 422.
[9] .محمدبن جریر طبری، تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینه، قم، انتشارات دارالکتاب، ج3، ص 843.
[10] .شیخ طوسی، الامالی، قم، انتشارات دار الثقافه، 1414قمری.ص 175.
20
بين امت با وجود آن همه نعت و سپاس
ناشناسي ناشناسي ناشناسي ناشناس
ذات حق، داننده اسرار داند کيستي
هر که هستي احمد مختار داند کيستي
بعد احمد، حيدر کرار داند کيستي
فاطمه، آن عصمت دادار داند کيستي
19
برای حضرت ام الائمه این یک بس
که نور فاطمه بر دامن مکرم داشت
خدیجه مادر ما اولین مسلمانی است
که با ولای علی عهد خویش محکم داشت
19
اي سلام آورده جبريل از خداوندت، سلام
وي محمّد برده نامت را به لب با احترام
همسر و همسنگر و همگام با خيرالانام
سايهات تا صبح محشر بر سر دين مستدام
18
اي شده وقف خداوند تعالي هست تو
وي تمام هستي خالق به روي دست تو
پاکتر از پرده ی بيتِ الهي دامنت
خلعت زيباي اُمالمؤمنيني بر تنت
17
بوي عطر عصمت مريم دهد پيراهنت
نقش لبخند نبي در «يا محمّد» گفتنت
کيست تا مثل تو بانو کُفو طاهايش کنند؟
کفـو طاهـا، مـادر ام ابيهـاش کنند؟
16
اين بوَد شأنت که حق روح مطهر خوانَدت
ميسزد پيغمبر اسلام، همسر خواندت
ني عجب گر حيدر کرار، مادر خواندت
يا که جبريل امين زهراي ديگر خواندت
15
اي درود آفرينش بر تو و بر شوهرت
وي سلام الله بر دامان زهرا پرورت
در مقام زن ولي مردانگي قانون توست
تا قيامت هر کجا مؤمن بوَد، ممنون توست