مدیرسایت
نگاهی به مقام آسیه، مریم و زهرا علیهماالسلام
نظر به اینکه در روایات ذکر شده در موارد متعدد، نام حضرت خدیجه سلامالله علیها در کنار نام حضرت آسیه و حضرت مریم و حضرت فاطمه علیهماالسلام ذکر شده، در اینجا نظر شما را به طور فشرده به ذکر مقام آسیه سلام الله علیها و مریم سلام الله علیها جلب میکنیم:
خدیجه سلام الله علیها همسر رسول خدا صلی الله علیه و آله در دنیا و آخرت
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
«اشتاقت الجنه الی اربع من النساء: مریم بنت عمران و آسیه بنت مزاحم زوجه فرعون و هی زوجه النبی فی الجنه، و خدیجه بنت خویلد زوجه النبی فی الدنیا و الآخره، و فاطمه بنت محمد؛
بهشت مشتاق چهار زن است:
1- مریم دختر عمران، 2- آسیه دختر مزاحم، همسر فرعون، که همسر پیامبر صلی الله علیه و آله در بهشت است. 3- خدیجه دختر خویلد همسر رسول خدا صلی الله علیه و آله در دنیا و آخرت. 4- فاطمه سلام الله علیها دختر محمد صلی الله علیه و آله و سلم.»(1)
نگاهی به مقام آسیه، مریم و زهرا علیهماالسلام
---------------------------------------------------
1- بحار، ج 43، ص 53 و 54.
مقام ارجمند خدیجه سلام الله علیها
در روایات اسلامی که از طریق شیعه و اهل تسنن نقل شده، از زبان پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهماالسلام در شأن و مقام ارجمند ام المؤمنین حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها سخن فراوان با تعبیرات گوناگون به میان آمده است.(1)
به گفته ی صاحب مستدرک سفینه البحار «فضایل حضرت خدیجه سلام الله علیها» که در ابواب مختلف روایات آمده، بیش از آن است که شمارش باشد.»(2)
پیام این روایات این است که به رازهای عظمت مقام این بانوی ارجمند پی ببریم، و شایستگی های او را بشناسیم، و از او در مسیر تکامل به عنوان برترین الگو، پیروی کنیم.
در اینجا نظر شما را به نمونه هایی از آن گفتار جلب می کنیم:
1- رسول ا کرم صلی الله علیه و آله فرمود:
«خیر نسائها خدیجه و خیر نسائها مریم ابنه عمران؛
بهترین زنان دنیا خدیجه سلام الله علیها و مریم دختر عمران است.»(3)
یا: بهترین زنان امت گذشته مریم سلام الله علیها و بهترین زنان این امت خدیجه سلام الله علیها است.
2- نیز فرمود:
«خیر نساء العالمین مریم پنت عمران، و آسیه بنت مزاحم، و خدیجه بنت خویلد، و فاطمه بنت محمد صلیالله علیه و آله و سلم؛(4)
بهترین زنان جهانیان عبارتند از: مریم دختر عمران، آسیه دختر مزاحم، خدیجه دختر خویلد و فاطمه سلام الله علیها دختر حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم.»
3- ابن عباس می گوید: روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله چهار خط کشید، آنگاه پرسید: آیا می دانید این خط ها چیست؟ گفتیم: خدا و رسولش داناتر است. فرمود:
«خیر نساء الجنه مریم بنت عمران، و خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد، و آسیه بنت مزاحم امرأه فرعون؛ بهترین زنان بهشت، مریم دختر عمران، خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله و آسیه دختر مزاحم، همسر فرعون است.»(5)
4- پیامبر صلی الله علیه و آله به عایشه که در حال برتری جویی به فاطمه سلام الله علیها بود، فرمود:
«اوما علمت ان الله اصطفی آدم و نوحا و آل ابراهیم و آل عمران و علیا والحسن والحسین و حمزه و جعفرا و فاطمه و خدیجه علی العالمین؛
آیا نمی دانی که خداوند آدم، نوح، آل ابراهیم، آل عمران، علی علیه السلام حسن علیه السلام، حسین علیه السلام، حمزه، جعفر، فاطمه سلام الله علیها، و خدیجه سلام الله علیها را بر جهانیان برگزید.»(6)
5- پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: جبرئیل نزد من آمد و گفت: ای رسول خدا! این خدیجه سلام الله علیها است، هرگاه نزد تو آمد، بر او از سوی پروردگارش و از طرف من، سلام برسان:
«و یشرها ببیت فی الجنه من قصب لا صخت و لا نصب؛ و او را به خانه ای از یک قطعه (از زبرجد) در بهشت که در آن رنج و ناآرامی نیست مژده بده.»(7)
به گفته بعضی منظور از این جمله این است که او در بهشت دارای قصری است که همه ی آن قصر از یک گوهر توخالی است که از یک قطعه است نه اینکه از قطعه های مختلف ساخته شده باشد.(8) مطابق بعضی از روایات ابوهریره از پیامبر (ص) پرسید: منظور از خانه ای از قصب چیست؟ پیامبر (ص) فرمود: «منظور از آن گوهر توخالی است»(9)
در بعضی از روایات «من قصب الزمرد»(10) آمده که همان زبرجد باشد. و مطابق بعضی از روایات، آن حضرت فرمود:
«امرت ان ابشر خدیجه ببیت...؛ از طرف خداوند مأمور شده ام که خدیجه سلام الله علیها رامژده بدهم به خانه ای بلورین که در آن رنج و ناآرامی نیست.»(11)
6- نیز فرمود:
«اربع نسوه سیدات سادات عالمهن مریم بنت عمران، و آسیه بنت مزاحم، و خدیجه بنت خویلد، و فاطمه بنت محمد، و افضلهن عالما فاطمه؛ چهار زن سرور زنان جهان خود می باشند که عبارتند از: مریم دختر عمران، آسیه دختر مزاحم، خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله و بهترین آنها از جهت جهان فاطمه سلام الله علیها است.»(12)
7- نیز فرمود:
«حسبک من نساء العالمین مریم بنت عمران، و خدیجه بنت خویلد، و فاطمه بنت محمد صلی الله علیه و آله و سلم، و آسیه بنت مزاحم؛ در میان بانوان دو جهان، در فضیلت و کمال کافی است: حضرت مریم، حضرت خدیجه، حضرت فاطمه و حضرت آسیه علیهماالسلام »(13)
8- نیز فرمود:
«ان الله اختار من ا لنساء اربعا؛ مریم و آسیه و خدیجه و فاطمه؛ همانا خداوند از زنان، چهار زن را برگزید که عبارتند از: مریم، آسیه، خدیجه و فاطمه.»(14)
9- بیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در تفسیر (آیه 27 مطففین) «عینا یشرب بها المتقربون؛ همان چشمه ی بهشتی که مقربان از آن می نوشند.» فرمود:
«المقربون السابقون؛ رسول الله، و علی بن ابیطالب والأئمه، و فاطمه بنت محمد؛ از مردان بسیاری به حد کمال رسیدند، و از زنان به درجه ی آخر کمال نرسیدند مگر چهار زن که عبارتند از: آسیه، مریم، خدیجه و فاطمه سلام الله علیها»(15)
11- روزی عایشه به حضرت فاطمه سلام الله علیها گفت: آیا تو را بشارت ندهم به اینکه از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم فرمود: «سرور زنان بهشت چهار بانو هستند که عبارتند از: مریم، فاطمه، خدیجه، و آسیه علیهماالسلام؟»(16)
12- روزی پیامبر صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام فرمود: «تو همسری مانند فاطمه سلام الله علیها داری که من چنان هسمری ندارم، تو مادر زنی مثل خدیجه سلام الله علیها داری که من چنین مادر زنی ندارم.»(17)
13- امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمود:
«سادات نساء العالمین اربع: خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد صلی الله علیه و آله و آسیه بنت مزاحم، و مریم بنت عمران؛ سرور بانوان دو جهان چهار بانو است که عبارتند از: خدیجه، فاطمه، آسیه و مریم»(18)
14- روایت شده: روزی جبرئیل به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله آمد، و جویای خدیجه سلام الله علیها شد، پیامبر صلی الله علیه و آله او را نیافت، جبرئیل گفت: «وقتی که او آمد، به او خبر بده که پروردگارش به او سلام می رساند.»(19)
15- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در چهل شبانه روز اعتزال از خدیجه سلام الله علیها توسط عماریاسر به خدیجه سلام الله علیها چنین پیام داد:
«ان الله عزوجل لیباهی بک کرام ملائکته کل یوم مرارا؛
همانا خداوند متعال به افتخار وجود تو هر روز به طور مکرر به فرشتگان بزرگش افتخار می کند.»(20)
16- روزی پیامبر صلی الله علیه و آله برگزیدگان خداوند را معرفی کرد، تا اینکه فرمود:
«و خیرته من النساء فمریم بنت عمران، و آسیه بنت مزاحم امرأه فرعون، و فاطمه الزهراء، و خدیجه بنت خویلد؛
برگزیدگان خدا از زنان عبارتند از: مریم، آسیه، فاطمه و خدیجه علیهماالسلام.»(21)
باید توجه داشت که زنان نمونه در جهان بسیارند، ولی این چهار زن (آسیه، مریم، خدیجه و فاطمه سلام الله علیها بر همگان کاملتر بوده و برتری دارند، در بررسی زندگی درخشان این چهار بانو به یکی از رازهای اصلی و مهم برتر بودن آن پی می بریم و آن حمایت از رهبری است، آنها در مورد استواری رهبری حق (موسی در رابطه با آسیه سلام الله علیها، عیسی در رابطه با مریم سلام الله علیها، پیامبر اسلام در رابطه با خدیجه سلام الله علیها و فاطمه سلام الله علیها
در رابطه با رهبری علی علیه السلام نهایت سعی، قداکاری و ایثار رانمودند، تا آنجا که هر چهار نفر برای استواری مقام عظمای رهبری راستین، به شهادت رسیدند، با این فرق که آسیه سلام الله علیها و فاطمه سلام الله علیها آشکارا شهید شدند، ولی شهادت مریم و خدیجه سلام الله علیها تدریج و پس از تحمل محنت های بسیار، انجام شد، بنابراین حمایت از رهبری راستین، راز و رمز اوج برتری است، و از اصول ارزشی ممتاز است.
17- در فرازی از یکی از زیارتنامه های رسول خدا صلی الله علیه و آله [که ظاهراً از امامان علیهم السلام نقل شده] چنین آمده است:
«السلام علی ازواجک الطاهرات الخیرات، امهات المؤمنین، خصوصا الصدیقه الطاهره، الزکیه الراضیه المرضیه، خدیجه الکبری ام المؤمنین؛ سلام بر همسران پاک و نیک تو، مادران مؤمنان به خصوص سلام بر بانوی راستین و پاک و پاکیزه، خشنود و پسندیده، خدیجه بانوی بزرگ، مادر مؤمنان.»(22)
تعبیر به مادران مؤمنان از همسران پیامبر صلی الله علیه و آله از این رو است که ازدواج با آنها بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله حرام است، باید به حریم رحمت آنها و پیامبر صلی الله علیه و آله احترام نهاد، و با آنها ازدواج نکرد.
و در فرازی از زیارتنامه های دیگر از خدیجه سلام الله علیها چنین تعبیر شده:
«السلام علی خدیجه سیده نساء العالمین؛ سلام بر خدیجه سلام الله علیها سرور زنان جهانیان.»(23)
------------------------------------------------------
1- در کتب «التاج الجامع لاصول الصحاح» ج 3، ص 377، «فضل السیده خدیجه بنت خویلد» هفت حدیث در برتری حضرت خدیجه (سلام الله علیها) آمده است.
2- مستدرک سفینه البحار، علامه نمازی، ج 2، ص 216.
3- صحیح بخاری، ج 4، ص 64؛ کشف الغمه، ج 2، ص 71.
4- الاستیعاب، ج 2، ص 720.
5- بحار، ج 13، ص 162 و 16، ص 2- در بعضی از عبارات «افضل نساء اهل الجنه...» آمده است، (همان مدرک، و استیعاب، ج 2، ص 720).
6- بحار، ج 37، ص 63.
7- اسدالغابه، ج 5، ص 438.
8- بحار، ج 16، ص 8.
9- فاطمه الزهرا، تألیف عمادزاده، ص 27.
10- بحار، ج 43، ص 131.
11- کشف الغمه، ج 2، ص 71.
12- ذخائر العقبی، ص 44.
13- بحار، ج 16، ص 7؛ کشف الغمه، ج 2، ص 71.
14- همان، ص 2.
15- مجمع البیان، ج 10، ص 320.
16- کشف الغمه
17- بحار، ج 40، ص 68.
18- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 10، ص 266.
19- بحار، ج 16، ص 8؛ کشف الغمه، ج 2، ص 72.
20- همان، ص 78- چنانکه مشروح آن بعداً خاطر نشان خواهد شد.
21- - بحار، ج 897، ص 48.
22- بحار، ج 100، ص 189.
23- همان، ج 102، ص 272.
تصدیق خدیجه سلام الله علیها از دستورهای اسلام، و بیعت او با پیامبر صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام
عیسی بن مستفاد می گوید: به امام موسی بن جعفر علیه السلام عرض کردم:
چگونگی ابتدای اسلام علی علیه السلام و خدیجه سلام الله علیها را برایم بیان کن. فرمود: از پدرم امام صادق علیه السلام در این باره سؤال کردم، فرمود:
هنگامی که علی علیه السلام و خدیجه سلام الله علیها مسلمان شدند، پیامبر صلی الله علیه و آله آنها را به حضور طلبید و فرمود: «شما برای خدا مسلمان شده اید و برای خدا تسلیم فرمان خداوند هستید، اکنون جبرئیل نزد من است، شما را به بیعت کردن با اسلام فرا می خواند، پس با اسلام بیعت کنید، تا سلامت یابید، و اطاعت از اسلام کنید تا هدایت شوید.»
علی و خدیجه: پیعث و اطاعت کردیم ای رسول خدا!
پیامبر: جبرئیل می گوید: اسلام دارای شرط ها و پیمان ها است، نخست در مورد آنچه را خداوند برای خود رسولش بر شما شرط کرده، اقرار کنید و به یکتایی خدا و رسالت محمد صلی الله علیه و آله گواهی دهید.
حضرت علی و حضرت خدیجه سلام الله علیها گفتند: گواهی می دهیم که معبودی جز خداوند یکتا و بی همتا نیست، خداوندی که برای خود، فرزند و همسری نگرفته است، خالصانه به یکتایی او اعتراف می کنیم، و گواهی می دهیم که محمد صلی الله علیه و آله عبد و رسول او است که خداوند او را به سوی همه ی مردم جهان تا برپا شدن قیامت فرستاده است، و گواهی می دهیم که خداوند می میراند و زنده می کند، و درجات افراد را بالا می برد و پایین می آورد، نیازمند و بی نیاز می کند و آنچه را بخواهد طبق مشیتش انجام می دهد، و روز قیامت انسانها را از قبرها خارج و زنده می سازد.
علی علیه السلام و خدیجه سلام الله علیها به حقانیت سایر اصول و ارکان اسلام طبق تعلیم پیامبر صلی الله علیه و آله گواهی دادند، از جمله به امامت امامان بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله اعتراف نمودند و از دشمنان آنها بیزاری جستند.
پیامبر صلی الله علیه و آله به خدیجه سلام الله علیها فرمود: آیا شروطی را که خداوند برای اسلام خواهی تو نموده دریافتی؟
خدیجه عرض کرد:
«نعم و آمنت و صدقت و رضیت و سلمت؛
آری و ایمان آوردم و تصدیق کردم، و راضی شدم، و تسلیم گشتم.»
علی علیه السلام نیز چنین ابراز داشت.
پیامبر صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام فرمود: آیا در این شرطی که خداوند از شما برای انجامش پیمان گرفته با من بیعت می کنی؟
علی علیه السلام عرض کرد: آری.
در این هنگام پیامبر صلی الله علیه و آله کف دستش را گشود، و دست علی علیه السلام را بر دست خود نهاد و فرمود: «ای علی! با من در آنچه با تو شرط کردم بیعت کن. و از من همان گونه که از خود دفاع می کنی دفاع کن.»
حضرت علی علیه السلام تحت تأثیر سخن پیامبر صلی الله علیه و آله قرار گرفت و گریه کرد و گفت: «پدر و مادرم به فدایت! با تکیه به حول و قوت الهی که مخصوص ذات پاک خداست، بیعت کردم.»
آنگاه پیامبر صلی الله علیه و آله به خدیجه سلام الله علیها فرمود: دستت را بر بالای دستم قرار بده، و با من بیعت کن، خدیجه سلام الله علیها همانند حضرت علی علیه السلام بیعت کرد، با این تفاوت که جهاد برای زنان نیست.
پیامبر صلی الله علیه و آله در این هنگام به خدیجه سلام الله علیها فرمود: «ای خدیجه! این علی علیه السلام است که مولای تو و مولای مؤمنان و امام آنها بعد از من است.»
خدیجه سلام الله علیها عرض کرد: او را تصدیق کردم، و طبق آنچه در شان او فرمود، با او بیعت نمودم، و گواهی می دهم، و خداوند و تو را بر این موضوع به گواهی می گیرم که خداوند برای گواهی، کافی و آگاه است.(1)
به این ترتیب حضرت خدیجه سلام الله علیها در ردیف علی علیه السلام و هماهنگ با او، به درجات کمال ایمان اعتراف کرده و گواهی دادند و بیعت و پیمان استوار خود را تجدید نمودند.
---------------------------------------------------
(7)- سوره اعراف/ 46- 50
«وَ بَیْنَهُما حِجابٌ وَ عَلَی الْأَعْرافِ رِجالٌ یَعْرِفُونَ کُلاًّ بِسیماهُمْ وَ نادَوْا أَصْحابَ الْجَنَّهِ أَنْ سَلامٌ عَلَیْکُمْ لَمْ یَدْخُلُوها وَ هُمْ یَطْمَعُونَ * وَ إِذا صُرِفَتْ أَبْصارُهُمْ تِلْقاءَ أَصْحابِ النَّارِ قالُوا رَبَّنا لا تَجْعَلْنا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ * وَ نادی أَصْحابُ الْأَعْرافِ رِجالاً یَعْرِفُونَهُمْ بِسیماهُمْ قالُوا ما أَغْنی عَنْکُمْ جَمْعُکُمْ وَ ما کُنْتُمْ تَسْتَکْبِرُونَ * أَ هؤُلاءِ الَّذینَ أَقْسَمْتُمْ لا یَنالُهُمُ اللَّهُ بِرَحْمَهٍ ادْخُلُوا الْجَنَّهَ لا خَوْفٌ عَلَیْکُمْ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ * وَ نادی أَصْحابُ النَّارِ أَصْحابَ الْجَنَّهِ أَنْ أَفیضُوا عَلَیْنا مِنَ الْماءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ قالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُما عَلَی الْکافِرینَ»
و در میان آن دو [بهشتیان و دوزخیان]، حجابی است و بر «اعراف» مردانی هستند که هر یک از آن دو را از چهره شان می شناسند و به بهشتیان صدا می زنند که: «درود بر شما باد!» امّا داخل بهشت نمی شوند، در حالی که امید آن را دارند.
* و هنگامی که چشمشان به دوزخیان می افتد می گویند: «پروردگارا! مارا با گروه ستمگران قرار مده!»* و اصحاب اعراف، مردانی (از دوزخیان را) که از سیمایشان آنها را می شناسند، صدا می زنند و می گویند: « (دیدید که) گردآوری شما (از مال و ثروت و آن و فرزند) و تکبّرهای شما، به حالتان سودی نداد!»* آیا اینها [این واماندگان براعراف] همانان نیستند که سوگند یاد کردید رحمت خدا هرگز شامل حالشان نخواهد شد؟! (ولی خداوند به خاطر ایمان و بعضی اعمال خیرشان، آنها را بخشید هم اکنون به آنها گفته می شود:) داخل بهشت شوید، که نه ترسی دارید و نه غمناک می شوید! * و دوزخیان، بهشتیان را صدا می زنند که: « (محبّت کنید) و مقداری آب، یا از آنچه خدا به شما روزی داده، به ما ببخشید!» آنها (در پاسخ) می گویند: «خداوند اینها را بر کافران حرام کرده است!»
و عن البحرانی ایضاً اعلی الله مقامه الشریف عن بشر بن حبیب عن ابی عبدالله علیه السلام انه سئل عن قول الله عزوجل: « و بینهما حجاب و علی الاعراف رجال» قال:
سور بین الجنه و النار علیه محمد و علی و الحسن و الحسین و فاطمه و خدیجه الکبری علیها السلام، فینادون این محبونا این شیعتنا فیقبلون الیهم فیعرفونهم باسمائهم و اسماء ابائهم، و ذلک قوله عزوجل کلاً بسیماهم ای باسوائهم فیاخذون بایدیهم فیجوزون بهم الصراط و یدخلون الجنه.(1)
از امام صادق علیه السلام در مورد حجاب میان بهشتیان و دوزخیان پرسیده شد، که فرمود: منظور از آن گذرگاه و دژ بلندی است میان بهشت ودوزخ که بر فراز آن، پیامبر، علی، حسن، حسین، فاطمه و خدیجه علیهم السلام قرار دارند و از آنجا ندا می دهند که: «دوستداران و شیعیان ما کجا هستند؟آنگاه دوستان و شیعیان اهل بیت علیهم السلام به سوی آنان می روند و آنان را با نام و نام خانوادگی شان می شناسند و دست آنها را می گیرند و از آن گذرگاه سخت می گذرانند و وارد بهشت می نماید.
-------------------------------------------------------
(6)- سوره آل عمران /33
«إِنَّ اللَّهَ اصْطَفی آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَی الْعالَمینَ »
خداوند، آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برتری داد.
عن فرات الکوفی طاب تراه عن ابی مسلم الخولانی، قال: دخل النبی صلی الله علیه و آله علی فاطمه الزهرا علیها السلام و عائشه و هما تفتخران و قد احمرت وجوههما فسالهما عن خبرهما ، فاخبرتاه.
فقال النبی صلی الله علیه و آله : یا عائشه او ما عملت ان الله اصطفی آدم و نوحاً و آل ابراهیم و آل عمران و علیاً و الحسن و الحسین و حمزه و جعفراً و فاطمه و خدیجه علی العالمین.(1)
پیامبر فرمود: ای عایشه آیا نمی دانی که خدا آدم، نوح، دودمان ابراهیم و خاندانع مران وجود امیرالمومنین، حسن و حسین، حمزه، جعفر، خدیجه و فاطمه علیها السلام را بر جهانیان برگزید.
و ذکر قریباً من مضمونه الدر المنثور.(2)
-----------------------------------------------------------
1- - تفسیر فرات کوفی، ص 80؛ بحارالانوار، ج 37، ص 63.
2- الدر المنثور، ج1، ص 23.
(5)- سوره فاطر 19-22
«وَ ما یَسْتَوِی الْأَعْمی وَ الْبَصیرُ * وَ لاَ الظُّلُماتُ وَ لاَ النُّورُ * وَ لاَ الظِّلُّ وَ لاَ الْحَرُورُ* وَ ما یَسْتَوِی الْأَحْیاءُ وَ لاَ الْأَمْواتُ إِنَّ اللَّهَ یُسْمِعُ مَنْ یَشاءُ وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِی الْقُبُورِ»
و نابینا و بینا هرگز برابر نیستند، * و نه ظلمتها و روشنایی،*و نه سایه (آرامبخش) و باد داغ و سوزان! *و هرگز مردگان و زندگان یکسان نیستند! خداوند پیام خود را به گوش هر کس بخواهد می رساند، و تو نمی توانی سخن خود را به گوش آنان که در گور خفته اند برسانی!
ذکر السید المتبحر العلامه هاشم البحرانی (ره) عن طریق المخالفین عن ابن عباس قال:
قوله عزوجل: و ما یستوی الاعمی والبصیر.
قال: الاعمی ابوجهل، و البصیر امیرالمومنین علیه السلام
و لا الظلمات و لا النور، فالظلمات ابوجهل و النور امیرالمومنین علیه السلام .
و لا الظل و الحرور، و الظل ظل لامیرالمومنین علیه السلام فی الجنه و لا الحرور یعنی جهنم لابی جهل.
ثم جمعهم جمیعاً، فقال: و ما یستوی الاحیاء و لاالاموات فالاحیاء علی و حمزه و جعفر والحسن و الحسین و فاطمه و خدیجه علیها السلام، و الاموات کفار مکه.(1)
علامه متبحر سید هاشم بحرانی از طریق مخالفین (اهل سنت) درباره قول خداوند «و ما یستوی الاعمی و البصیر» از ابن عباس نقل می کند که گفت: منظور از کور و کوردل ابوجهل می باشد و منظور از صاحب بصیرت و بینش امیرالمومنین می باشد. منظور از ظلمات و تیرگی ها، ابوجهل و منظور از نور و روشنایی امیرالمومنین علیه السلام است. منظور از سایه ی دل انگیز و آرام بخش سایه ای است در بهشت برای امیرمومنان و منظور از گرمای سخت و مرگبار آتش شعله دوزخ، ابوجهل می باشد.
سرانجام در مورد آیه «ما یستوی الاحیاء و لا الاموات» گفت: منظور از زمئگانی حقیقی در این آیه حضرت علی، حمزه، جعفر و حسن و حسین،فاطمه، و خدیجه علیها السلام می باشند و منظور از مردگان، کفار مدینه می باشند.
----------------------------------------------------
1- البرهان، ج3، ص 361.
(4)- سوره آل عمران /42
«وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَهُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلی نِساءِ الْعالَمینَ»
و (به یاد آورید) هنگامی را که فرشتگان گفتند: «ای مریم! خدا تو را برگزیده و پاک ساخته و بر تمام زنان جهان، برتری داده است.
و عن شیخ الطائفه الطوسی اعلی الله مقامه الشریف « وا صطفاک علی نساء العالمین» قال الحسن و ابن جریح علی عالمی زمانها و هو قول ابی جعفر علیه السلام لان فاطمه سیده نساءالعالمین.(1)
و روی عن النبی انه قال: فضلت خدیجه علی نساء امتی کما فضلت مریم علی نساء العالمین.
همانگونه که مریم بر زنان جهان برتری داده شد، خدیجه علیها السلام نیز بر زنان امت من برتری داده شد.
و عن الزمخشری و عن النبی کمل من الرجال کثیر و لم یکمل من النساء الا اربع : آسیه بنت مزاحم امرأه فرعون و مریم بنت عمران و خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد صلی الله علیه و آله ...(2)
بسیاری از مردم در زندگی به سوی کمال اوج گرفتند، اما از میان زنان این جهار زن نمونه رشد و اوج هستند: آسیه علیها السلام ، مریم علیها السلام ، خدیجه علیها السلام و فاطمه بنت محمدصلی الله علیه و آله
و عن البغوی خیر نسائها مریم بنت عمران و خیر نسائها خدیجه رضی الله عنها.(3)
و عن الآلوسی: عن ابن عباس عن النبی صلی الله علیه و آله و قال: اربع نسوه سادات عالمهن مریم بنت عمران وآسیه بنت مزاحم و خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد صلی الله علیه و آله و افضلهن عالماً فاطمه.(4)
آلوسی از ابن عباس از رسول خداصلی الله علیه و آله نقل میکند که حضرت فرمودند: چهار زن سالار زنان روزگار شدند، مریم بنت عمران، آسیه بنت مزاحم، خدیچه و فاطمه و افضل ترین آنها فاطمه زهرا علیها السلام می باشد.
و عن القرطبی : عن ابن عباس عن النبی صلی الله علیه و آله : افضل نساء اهل الجنه خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمدصلی الله علیه و آله و مریم بنت عمران و آسیه بنت مزاحم.
برترین و پرفضیلت ترین زنان بهشت عبارتند از: خدیجه، فاطمه بنت محمد، مریم بنت عمران و آسیه بنت مزاحم.(5)
و عن ابن کثیر عن علی بن ابیطالب علیه السلام قال: سمعت رسول الله صلی الله علیه و آله خیر نسائها مریم بنت عمران و خیر نسائها خدیجه بنت خویلد.(6)
---------------------------------------------------------------------
1- التبیان فی تفسیر القرآن، ج2، ص 456.
2- الکشاف، ج4، ص 573.
3- - معالم التنزیل، ج1، ص 464؛ جامع البیان، ج3، ص 180.
4- روح المعانی، ج3، ص 155؛ ذخائر العقبی، ص 44؛ درالمنثور/ ذیل آیه 42 سوره آل عمران.
5- - تفسیرالقرطبی، ج2، ص 1325؛ بحارالانوار، ج43، ص 9.
6- تفسیرالقرآن العظیم، ج1، ص 312.
(3)- سوره مطففین 18-28
«کَلاَّ إِنَّ کِتابَ الْأَبْرارِ لَفی عِلِّیِّینَ * وَ ما أَدْراکَ ما عِلِّیُّونَ* کِتابٌ مَرْقُومٌ* یَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ * إِنَّ الْأَبْرارَ لَفی نَعیمٍ* عَلَی الْأَرائِکِ یَنْظُرُونَ* تَعْرِفُ فی وُجُوهِهِمْ نَضْرَهَ النَّعیمِ* یُسْقَوْنَ مِنْ رَحیقٍ مَخْتُومٍ* خِتامُهُ مِسْکٌ وَ فی ذلِکَ فَلْیَتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ* وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنیمٍ* عَیْناً یَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ»
چنان نیست که آنها (درباره معاد) می پندارند، بلکه نامه اعمال نیکان در «علیّین» است! * و تو چه می دانی «علیّین» چیست! * نامه ای است رقم خورده و سرنوشتی است قطعی،* که مقربان شاهد آنند! * مسلّماً نیکان در انواع نعمت اند: * بر تختهای زیبای بهشتی تکیه کرده و (به زیباییهای بهشت) می نگرند! * در چهره هایشان طراوت و نشاط نعمت را می بینی و می شناسی! * آنها از شراب (طهور) زلال دست نخورده و سربسته ای سیراب می شوند! * مهری که بر آن نهاده شده از مشک است و در این نعمتهای بهشتی راغبان باید بر یکدیگرپیشی گیرند! * این شراب (طهور) آمیخته با «تسنیم» است،* همان چشمه ای که مقرّبان از آن می نوشند.
و عن المجلسی (ره) عن جابر بن عبدالله رضی الله عنه عن النبی صلی الله علیه و آله قال: قوله عزوجل: «ومزاجه من تسنیم» قال:
هو اشرف شراب فی الجنه یشربه محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و هم المقربون.
السابقون: رسول الله صلی الله علیه و آله و علی بن ابیطالب و الائمه و فاطمه و خدیجه صلوات الله علیهم و ذریتهم الذین اتبعوهم بایمان یتسنم علیهم من اعالی دورهم.(3)
پیامبراکرم صلی الله علیه و آله در تفسیر این آیه فرمودند: مقربان بارگاه خدا و پیشتازان راه عدالن و آزادی عبارتند از: پیامبر، امیرمومنان، امامان اهل بیت، که پس از علی علیه السلام یکی پس از دیگری خواهد آمد، فاطمه دختر رسول الله و خدیجه بنت خویلد.
و عن علی بن ابراهیم بن هاشم (ره) «السابقون السابقون اولئک المقربون» رسول الله صلی الله علیه و آله و خدیجه و علی بن ابیطالب و ذریاثهم تلحق بهم یقول الله عزوجل نالحقنا بهم ذریتهم» و المقربون یشربون من تسنیم بحتاً صرفاً و سائر المومنین ممزوجا.(4)
و عن المجلسی (ره) قوله تعالی «فاعلم انه لا اله الا الله واستغفر لذنبک و للمومنین» و هم علی صلوات الله علیه و اصحابه «والمومنات» و هی خدیجه و صویحباتها....(5)
-------------------------------------------------------
1- معانی الاخبار، ص 53؛ بحارالانوار، ج16، ص 142؛ تفسیر فرات، ص 569؛ الخرائج و الجرایح، ج3، ص 1045.
2- مناقب ابن شهر آشوب، ج3، ص 320؛ تفسیر ابوالفتوح، ج 12، ص 115؛ مجمع البیان، ج 10 ، ص 506؛ الکشاف، ج4، ص 768.
3- - بحارالانوار، ج24، ص 3.
4- تفسیر القمی، ج2، ص 439.
5- بحارالانوار، ج24، ص321.
(2)- سوره ضحی/8
«وَ وَجَدَکَ عائِلاً فَأَغْنی»
آیا او تو را یتیم نیافت و پناه داد؟!
و عن الصدوق اعلی الله مقامه الشریف عن ابن عباس قال: سالته عن قول الله عزوجل «الم یجدک یتیماً فآوی».
قال: انما سمی یتیماً لانه لم یکن له نظیر علی وجه الارض من الاولین و لا من الآخرین. فقال الله عزوجل ممتناً علیه بنعمته «الم یجدک یتیماً فآوی» ای وحیداً لا نظیر لک «فاوی» الیک الناس و عرفهم فضلک حتی عرفوک « و وجدک عائلاً» یقول فقیراً عند قومک یقولون لا مال لک فاغناک الله بمال خدیجه...(1)
مرحوم شیخ صدوق(ره) در تفسیر این آیات می نویسد: بدان دلیل آن حضرت «یتیم» خوانده شد که در کران تا کران هستی بی نظیر و تک مسخه است، چرا که این واژه به مفهوم بی همانندآمده است. به همین جهت خدا با اشاره به
نعمتهای گرانش به او و می پرسد: آیا خدایت تو را تک نسخه و بی همانند نیافت؛ و پناه داد و برتری و شکوه تو را به مردم شناساند و تو را بلند آوازه ساخت؟! و تو را تنگدست یافت،و به وسیله ی ثروت هنگفت خدیجه علیها السلام بی نیاز گردانید.(2)
بسیاری از مفسران بر آنند که توانگری پیامبرصلی الله علیه و آله به مال خدیجه علیها السلام بوده است و خداوند متعال در این آیه به کنایه از خدیجه و احسان او یاد فرموده است.(3)
-----------------------------------------------------
1- معانی الاخبار، ص 53.
2- معانی الاخبار، ص 53؛ بحارالانوار، ج16، ص 142؛ تفسیر فرات، ص 569؛ الخرائج و الجرایح، ج3، ص 1045.
3- مناقب ابن شهر آشوب، ج3، ص 320؛ تفسیر ابوالفتوح، ج 12، ص 115؛ مجمع البیان، ج 10 ، ص 506؛ الکشاف، ج4، ص 768.