به شوق معنای مهربانی حضرت خدیجه کبری
دور شدم از این و آن، با خودم آشنا شدم
آینه در حجاز بود، عاشق مصطفی شدم
سرمه نمی برم به چین، قند و شکر نمی خرم
نقره و زر نخواستم، صاحب کیمیا شدم
بار شتر گذاشتم، وقف تو هرچه داشتم
دانهء عشق کاشتم، در قفست رها شدم
با تو جرس به هر نفس، مصرع عاشقانه ایست
با تو پر از قصیده ام، با تو غزل سرا شدم
ای که ملول میشوی از نفس فرشتهها
باور من نمی شود، همنفس خدا شدم
سفرهء دل برای من، باز کن آیه ای بخوان
حرف بزن که مَحرمِ زمزمهء حرا شدم
قطرهء من فرات شد، ذرّه ام آفتاب شد
پیش تو سیّدالبشر، سیّدة النّسا شدم
پشت سرت من و علی، قامت عشق بسته ایم
تو همه مقتدا شدی، من همه اقتدا شدم
من به تو دست یاعلی داده ام از صمیم دل
مرگ جدام کرده است از تو اگر جدا شدم
لحظه آخرین غزل، ترس ندارم از اجل
پیرهن تو در بغل، با تو دوباره "ما" شدم
سیدحمیدرضابرقعی
آخرینها از مدیرسایت
- حضرت خدیجه (سلام الله علیها) الگوی بزرگ خدمت به اسلام و شوهرداری است
- حضرت خدیجه(سلام الله علیها)، اولین شیعه امیرالمؤمنین علیه السلام
- تاثیر حضرت خدیجه (سلام الله علیها) بر زندگی سیاسی پیامبر (صلی الله علیه و آله)
- مناسبات اقتصادی و روابط شغلی حضرت خدیجه علیه السلام با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
- هفت نکته ی قرآنی در سیره ی اولین زن مسلمان حضرت خدیجه ی طاهره (سلام الله علیها)
نظر دادن
از پر شدن تمامی موارد الزامی ستارهدار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.